دانلود و خرید کتاب ترس جان (پوست) کورتزیو مالاپارته ترجمه بهمن محصص
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب ترس جان (پوست) اثر کورتزیو مالاپارته

کتاب ترس جان (پوست)

انتشارات:انتشارات جامی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ترس جان (پوست)

کتاب ترس جان (پوست) نوشته کورتزیو مالاپارته است که با ترجمه بهمن محصص منتشر شده است. این کتاب روایتی جذاب از زندگی مردم ایتالیا در زمان حضور آمریکایی‌ها در این کشور است.

درباره کتاب ترس جان (پوست)

پوست معروف‌ترین اثر کورتزیو مالاپارته است ـ که در ۱۹۴۹ نوشته شده و سبب گفتگوی بسیار شد و حتی به مراکز قضایی نیز کشیده شد ـ و بلافاصله تقریبآ به تمام زبان‌های دنیا ترجمه شد و موقعیتی فوق‌العاده به دست آورد. سخت‌گیرترین منتقدین نیز مالاپارته را «نویسنده‌ای فوق‌العاده» و «استعدادی بزرگ» شناختند و «نمایندهٔ شریف و نومید اروپا ای شهید و مغلوب».

مالاپارته در جنگ اول جهانی داوطلبانه شرکت کرد و نشان لیاقت گرفت. پس از ۱۹۱۸ با تمام وجودش به سیاست و روزنامه‌نگاری پرداخت و روحیهٔ ماجراجویش در این فعالیت‌ها بی‌تأثیر نبود. مترجم نام کتاب را به پیشنهاد جلال آل احمد به ترس جان تغییر می‌دهد. این کتاب که نویسنده خود در آن راوی است از زبان نویسنده بیان می‌شود. او نشان می‌دهد چطور آمریکایی‌ها به بهانه شکست فاشیسم وارد ایتالیا شدند و همه چیز را نابود کردند. نویسنده هم‌زمان که از نگاه بالا به پایین آمریکایی‌ها عصبانی است برای سربازان کشته شده آمریکایی هم دل می‌سوزاند. 

این کتاب اثری جدا از اخلاقیات و پند است، او می‌خواهد از جنگ بگوید، جنگی که در آن برنده و بازنده هر دو کشته داده‌اند و آسیب دیده‌اند. جنگی که سیاست‌مداران به راه می‌اندازند و سربازان و کشورها ویران می‌شوند. 

خواندن کتاب ترس جان (پوست) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره کورتزیو مالاپارته

کورتزیو مالاپارته متولد  ۹ ژوئن ۱۸۹۸ بود و در  ۱۹ ژانویه ۱۹۵۷ در گذشت. او  نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس، خبرنگار و سیاست‌مدار اهل ایتالیا بود.

مالاپارته در جنگ جهانی اول به ارتش فرانسه پیوست و بعد از زخمی شدن در «جنگ شامپانی»، نشان «صلیب جنگ»  که بزرگ‌ترین نشان جنگی فرانسه را دریافت کرد. پس از برگشتن به ایتالیا به حزب فاشیسم ملحق شد. اما کم‌کم با تفکرات و رفتار موسولینی مخالفت کرد و با بدتر شدت وضع سیاست‌های ایتالیا به فرانسه و انگلستان سفر کرد.

 در سال ۱۹۳۱ پس از برگشتن به ایتالیا از حزب فاشیسم استعفا داد و کتاب «فن کودتا» را که علیه آدولف هیتلر نوشت. با انتشار این کتاب به مدت پنج سال به جزیره‌ای در سیسیل تبعید شد. در سال ۱۹۴۱ به عنوان خبرنگار جنگی به روسیه و فنلاند فرستاده شد و به دلیل گزارش‌هایش آلمان‌ها او را  به چهار ماه اقامت در اردوگاه‌های کار اجباری محکوم کردند. او از سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ جهانی دوم رابط متفقین و پارتیزان‌های ایتالیایی بود.

بخشی از کتاب ترس جان (پوست)

سرهنگ پاله‌زه خواسته بود مرا با تشریفات مختصری که مورد علاقهٔ نظامیان پیر است شخصآ به سربازان معرفی کند. وی مردی بود بلند قد و لاغر و موسفید. بی‌صدا دستم را فشرد و همراه آهی غمگین لبخند زد. سربازان (تقریبآ همه بسیار جوان و در افریقا و سیسیل به خوبی با متفقین جنگیده بودند و به همین جهت متفقین آنان را برای تشکیل اولین هستهٔ گروه ایتالیایی آزادی‌بخش انتخاب کرده بودند) در مقابلم وسط حیاط به خط ایستاده و به من خیره شده بودند. لباس آنان نیز اونیفورم سربازان انگلیسی بود که در العلمین و طبروق کشته شده بودند. کفششان نیز کفش مردگان بود. چهره‌شان رنگ پریده و استخوانی و چشمشان سفید و ثابت و از ماده‌ای کدر و لزج ساخته شده بود. به نظرم بی‌آنکه پلک بزنند به من خیره بودند.

سرهنگ پاله‌زه با سر اشاره‌ای کرد و سرجوخه فریاد کشید: به جای خود! نگاه سربازان با غلظتی دردناک چون نگاه گربه‌ای مرده به رویم سنگینی کرد. اعضایشان خشک شد و برای به جای خود راست شدند. دست‌هایی که تفنگ را می‌فشرد سفید بود. پوست افتادهٔ سرانگشتان چون دستکش گشادی آویزان بود.

سرهنگ پاله‌زه شروع کرد و گفت: فرماندهٔ جدید را به شما معرفی می‌کنم... وقتی حرف می‌زد من به این سربازان ایتالیایی که اونیفورم کنده شده از اجساد انگلیسی را به تن داشتنتد و به این دست‌های بی‌خون و لب‌های رنگ پریده و چشمان سفید نگاه می‌کردم. گله به گله روی سینه و شکم و ران اونیفورم‌هایشان لکه‌های سیاه خون پخش شده بود. ناگهان با وحشت متوجه شدم که این سربازان مرده‌اند. بوی کم‌رنگ پارچهٔ نم کشیده و چرم پوسیده و گوشت در آفتاب خشکیده از آنان برمی‌خاست. به سرهنگ پاله‌زه نگاه کردم، او هم مرده بود. صدایی که از لبش خارج می‌شد مرطوب و سرد و کثیف بود. چون صدایی که از دهان مرده خارج می‌شود اگر شکمش را بفشاری.

معیارهای پیشنهاد و انتخاب طرح های فرهنگی
حسن بنیانیان
تصمیمت را بگیر حلزون
رضا عابدین‌زاده
گرمازدگی و داستان های دیگر
فرشته احمدی
در اعماق نیفل هایم
مریم ملایی
نه! نمی خوام!
سامانتا کاتریل
۱۳ کاری که افراد هوشمند انجام نمی دهند (خلاصه)
ایمی مورین
دفترهای واپسین؛ دفتر هفتم؛ به رنگ آبی نیلی
احمدرضا احمدی
مشاوره گروهی با افراد کم توان
شری باومن
ایدئولوژی اصلاحات، اصلاحات به روایت حلقه‌ ملکیان
حمیدرضا اسماعیلی
مغز خرید
یاسمن باقرزاده بیوکی
درآمدی بر نظریه حاکمیت نوین در مکتب امام (ره)
محمدرضا فلاح شیروانی
راهنمای درمان نگهدارنده با متادون در وابستگان به مواد افیونی
آذرش مکری
آغوش خدا
فاطمه ملک محمد
چشمهایم آبی بود
محمدرضا کاتب
چگونه وسیله های روزمره را به ابزار بقا تبدیل کنیم؟
دامیان بریندل
شیوه شهر آشوبی
محسن رجبی
پرتقال، مانگا (جلد سوم)
ایچیگو تاکانو
کتابخانه نیمه شب
مت هیگ
مغازه خودکشی
ژان تولی
شازده کوچولو
آنتوان دوسنت اگزوپری
پسرک، موش کور، روباه و اسب
چارلی مکسی
دختری که رهایش کردی
جوجو مویز
پنج قدم فاصله
ریچل لیپینکات
مغازه خودکشی
ژان تولی
ملت عشق (اجرای جدید)
الیف شافاک
بیمار خاموش
الکس مایکلیدیس
شرط‌بندی
آنتوان چخوف
کیمیاگر
پائولو کوئیلو
مردی به نام اوه
فردریک بکمن
جزء از کل
استیو تولتز
پاستیل‌های بنفش
کاترین اپل‌گیت
بانو
زونا گیل
یک روز انتظار
ارنست همینگوی
هری پاتر و سنگ جادو
جی.کی. رولینگ
سایه باد
کارلوس روئیت ثافون
شرط‌بندی
آنتوان چخوف
وقتی نیچه گریست
اروین د. یالوم

نظرات کاربران

younes
۱۴۰۱/۰۱/۲۶

نمیدونم که ترجمه روون نیست و یا به دلیل نبود ویرگول، خوندن متن خیلی خیلی مشکل بود تا حدی که نتونستم کتابو تموم کنم. اما نویسنده تواناییِ فوق‌العاده‌ای در فضاسازی داره و همین باعث شد گاهی کمی از کتاب لذت ببرم.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۲۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

حجم

۳۲۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان