دانلود و خرید کتاب ایل به کوچ اش می ارزد! محمدتقی قشقایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب ایل به کوچ اش می ارزد! اثر محمدتقی قشقایی

کتاب ایل به کوچ اش می ارزد!

انتشارات:انتشارات نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب ایل به کوچ اش می ارزد!

کتاب ایل به کوچ اش می ارزد! نوشتهٔ محمد‌تقی قشقایی است. انتشارات نظری این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر یک مجموعه شعر را در بر دارد.

درباره کتاب ایل به کوچ اش می ارزد!

کتاب ایل به کوچ اش می ارزد! از چندین شعر نو که به‌صورت یک مجموعه درآمده‌اند تشکیل شده است.

هر یک از این شعرها یک عنوان دارند و در انتهای هر یک از آنها نیز نام شهری که احتمالاً محل سروده‌شدن شعر به‌وسیلهٔ محمد‌تقی قشقایی است نوشته شده است.

اشعار این کتاب در قالب شعر نیمایی و شعر سپید نوشته شده‌اند.

شعر معاصر، برخلاف شعر کلاسیک، خود را از بند وزن و قافیه رها کرده است. پدر شعر نوی فارسی را نیما یوشیج می‌دانیم. احمد شاملو، نیما یوشیج، فروغ فرخ‌زاد، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج، سهراب سپهری و... در این قالب شعر گفته‌اند.

عنوان برخی از شعرهای کتاب ایل به کوچ اش می ارزد! عبارت‌اند از: «حساب و کتاب!»، «زبان گنجشک ها»، «جواب همه سوال ها»،‌ «آدم برفی ها»،‌ «افتادن آدم ها!»، «هیچ وقت دوستت نداشته ام!» و «یک مشت گندم».

سعید وزیری مقدمهٔ کتاب حاضر را نوشته است. او در این مقدمه می‌گوید همینکه شعر «نعش درختان» از مجموعهٔ حاضر را خوانده است با خود گفته این شاعر از جنس دیگری است، نگاهش با دیگران فرق دارد، جور دیگری می‌بیند، جور دیگری می‌نویسد. وزیری، در آخر، متن شعر «نعش درختان» را به‌عنوان مقدمهٔ این کتاب می‌آورد.

خواندن کتاب ایل به کوچ اش می ارزد! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران شعر نوی فارسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب ایل به کوچ اش می ارزد!

«یک مشت گندم

که این همه معجزه می کند

و به خیابان های تهران می آورد

کبوتران چاهی را

یک مشت سنگ ریزه

که این همه معجزه می کند

و یکی یکی درو می کند

شیطان ها را!

و یک مشت خمیازه

که این همه معجزه می کند

که هیچ وقت به شوق نمی آید!

از باران

از درخت

و نمی هراسد

از تگرگ و کولاک

و نمی پرسد ازخیابان و کوچه و همسایه

کودکم!

به زور هم نمی توانی

لبخندت را زندانی کنی

لبخند

رد می شود

از همه سنگ ها و سیم ها و دیوارها...»

***

«این روزها

زنم می گوید:

بد آورده ایم!

بد آورده ایم که چرخ های ماشین

از حرکت می ایستند

که دزد کفش ها و لباس ها

به خانه مان می آید

که زیارت هم

برای مان خوش نمی آورد

امروز می گوید: حتمن بد آورده ایم!

که ماهی های قرمز عید هم

مردند

من امّا می گویم

مرگ کار خودش را می کند

ما کار خودمان را می کنیم

و ماشین ها و کفش ها و لباس ها

کار خودشان را!

می گویم:

چه خوب که

نگران کسی هستی

- که نیامده

این همه دغدغه با خودش

به میدان آورده است!»

***

«بی دفاع

دخترک سر خیابان

که چادر مادرش را

می کشید و می دوید

بی دفاع

کره اسب غزال

که کتک خوردن مادرش را

در میدان آموزش

می دید و دم نمی آورد

بی دفاع

جوجه های هفت سالگی من

که دوان دوان

باز هم

از پنجه ها و دندانهای

گربهٔ حامله همسایه

عقب ماندند...

*

حالا من مانده ام و این همه

جنگ های خیابانی!

جنگ های میدانی!

جنگ های خانه ای!

بی دفاع من

که غربت همیشه یورش می آورد

و من

دفاع نمی دانم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

حجم

۲۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان