دانلود و خرید کتاب بایقوش علی ملایجردی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب بایقوش اثر علی ملایجردی

کتاب بایقوش

ویراستار:سهیلا یوسفی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب بایقوش

کتاب «بایقوش» نوشتۀ علی ملایجردی و ویراستۀ سهیلا یوسفی است و انتشارات خردگان آن را منتشر کرده است. بایقوش رمانی عاشقانه در بستر تاریخ است که در دوران حکومت فتحعلی‌شاه قاجار اتفاق می‌افتد.

درباره کتاب بایقوش

داستان بایقوش با تشییع‌جنازهٔ خان بزرگ و حاکم منطقۀ آق‌قلعه در جوین آغاز می‌شود. جنازه و جمعیت در حال رفتن به امامزاده هفت معصوم کروژده هستند؛ چون طبق وصیت باید آنجا دفن ‌شود. الهیارخان پسر ارشد خان و جانشین او سوار بر اسب جنازۀ پدرش را مشایعت می کند. امامزاده 4 روستا فاصله دارد و در راه به ه روستا یا ده که می‌رسند، مردم گاو یا گوسفند جلوی جنازه قربانی می‌کنند. خانی که حالا مرده است. نیمی از عمرش را در ارتش نادرشاه صاحبقران و در جنگ‌ها سپری کرده بود و مردم حتی جرئت راست نگاه‌کردن به خان بزرگ را نداشتند، او خطاکاران را بارها توی میدان نارین قلعه به فلک بسته بود.

بایقوش اولین رمان علی ملایجردی مربوط به دوران آغازین حکومت فتحعلی‌شاه قاجار است و داستان عاشقانۀ طرلان، دختر الهیار خان حاکم جوین و گل محمد بیک پسر شجاع و جسور یکی از سپاهیان الهیار را روایت می‌کند. رمان بایقوش همچنین به قیام خان‌های خراسان علیه حکومت می‌پردازد و در این میانه، طرلان، دختر خان که از کودکی با قصه‌ها و افسانه‌های دایه‌اش ماه بیگم بزرگ شده و عاشق ادبیات بومی و شعر و داستان است وارد داستان نبرد خان‌ها و حکومت می‌شود. علی ملایجردی در کتاب بایقوش تلاش کرده است تا ضمن خلق داستانی عاشقانه در بستر تاریخ، به اصطلاحات، افسانه‌ها و ترانه‌های بومی هم اشاره کند. علی ملایجردی در ابتدای رمان بایقوش بر این نکته تأکید کرده است که به‌غیر از نام‌های افراد و شخصیت‌های تاریخی، بقیۀ نام ها تخیلی و ساختۀ ذهن نویسنده است.

خواندن کتاب بایقوش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران رمان‌های ایرانی و تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بایقوش

«ماه بیگم در اندرونی داشت پای خراب‌شدهٔ حاجی یاتماز را درست می‌کرد، حاجی یاتماز عروسک چوبی‌ای بود که از بازار بخارا برای طرلان هدیه آورده بودند. حاجی یاتماز را با دست که فشار می‌دادی و می‌خواباندی دوباره بلند می‌شد و سرپا می‌ایستاد. ماه بیگم به شوخی به طرلان می‌گفت: صاحب حاجی یاتماز هم مانند خودش خواب به چشم‌هایش نمی‌آید. طرلان خانم هم یاتماز است، یک ارثی از همدیگر بردن! ماه بیگم زنی میان‌سال بود که شوهرش در یکی از جنگ‌ها همراه با علی‌قلی خان کشته شده بود، زنی بود درشت‌اندام که شالی بزرگ بر سر می‌بست و دستمالی که از قسمت جلو آن سکه‌هایی نقره آویزان بود. او زنی باتجربه و دنیادیده بود، از همۀ داروهای گیاهی سررشته داشت و بیشتر اوقات به آیلار خانم، مادر طرلان و زن الهیار خان، مشورت می‌داد.»



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۸۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان