با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب این ماجرا: مجموعه داستانهای کوتاه
۲٫۲
(۱۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب این ماجرا: مجموعه داستانهای کوتاه
مهران آبادی، نویسنده خوزستانی است.
«این ماجرا» مجموعهای از بیست و یک داستان کوتاه در ۶۷ صفحه است.
اغلب داستانهای مجموعه «این ماجرا» داستانهای یکی دو صفحهای هستند که شاید نتوان نام بیشتر آنها را داستان کوتاه یا حتی مینیمال گذاشت اما بر تلاش نویسنده در رسیدن به روایتی متفاوت هم نمی توان چشم بست.
روایتی که البته، و شاید به تعمد یا به هر دلیل نامعلوم، از لغزشها و ناهمواریهای زبانی خالی نیست.
ابداع دیگر نویسنده (البته تنها از باب تمثیل) پردهخوانی و نقش زدن در میانه نقل است.
در برخی داستانها به سنت پردهخوانی، نقشی ناگاه نقلی را تکمیل میکند.
عناوین داستانهای کتاب به ترتیب عبارت است از: خانهای بر ستاره دنبالهدار هالی، دوچرخه، سبیل بابات میچرخه، روزی، عامو چا مسترابیها، بز بز ملعون، تف شافی، گوسفند، از خاطرات سفر قشم، دلاور، راه حمام، تکانه، سودوکو، پانچهای مفقود، پیرک، لب آماسیدگی، خواجه داوود کاکا فیل، فیل یاد هندسون افتادن، ادبیت، Double joint، گاوی که صندوقی را خورده و مرافعه.
در قسمتی از داستان «پیرک» میخوانیم:
« پیر گندلی یا بین کفترک است یا زرقون، میون بیابون، اصلا پیرگندلی آواره بوده، عاشق بوده است و غریب و خیلی هم ناحق ناکامش کردهاند. مقبرهاش گرد است، همه چیز دور تا دورش گرد است، حوضش، گلدستههایش؛ حتی سکوی همجوارش، از دور که چشمت به مقبره میافتد، دامنهی کوهی اطراق کرده که آن هم گرد است و حاجتش، مختص بینوایان بینان و نواست؛ هم آنجایی که حاجت دارند به نوایی برسند و همیشهی خدا علیلاند و وقتی رسیدند به آخر ِ آه، ته دل حاجت میگیرند. این قضیه را یکی از دراویش مقبره میگفت که پاهایش را توی آب حوض مقبره میشست؛ هم آنی که دائم ورد زبانش این بود:گُر گرفتهام، گر گرفتهام!
بعد که نزدیکهای غروب بود، درویش پاهایش را از آب حوض بیرون آورد و رفت که جایش را در شکافی نزدیک مقبره بیاندازد، جایی که هر شب، چه چلهی زمستان و چه گرمای تابستان میخوابید».
رنگ عشق
پرویز خرسند
اتفاقاً زندگی شدرویا افشار
سالهای عقربمحمد بهارلو
هل هلی و ماه پیشونینسیم عرب امیری
اسلام شناسی (دفتر بیستم)محمدصفر جبرئیلی
ساعت؛ نمایشنامه در سه پردهامانوئل روبلس
وحشی؛ کمدی در چهار پردهآنتوان چخوف
آخ! پایت را بلند کن!سوسن حیاتی
شب پنجم: حکایت ملک سندباد، حکایت وزیر و پسر پادشاهعبداللطیف طسوجی
اختلالات و بیماریهای روانی و روش یافتن داروی مناسبراجر موریسون
شرایط نامطبوع حیات یک گیاه کمیاب در فرودگاه سی.دی.جی و چند داستان دیگرپیام لاریان
دوناتهای عالیتریسی لتس
تاریخ ایران باستان ـ باب پنجم: عقب نشینی یونانی هاحسن پیرنیا
تحول ارگانیک در نظام نوآوریمحمدحسین نقوی
قلب کاستاردیدوروتی پارکر
از نزدیکتر که می شوی
محمدامین بزرگ زاده
پرسشهای بیپایانپِرل. اس. باک
دوچرخهها: عاشقانههای نیکی جیووانینیکی جیووانی
دیروزهاروکی موراکامی
کینوهاروکی موراکامی
سامسای عاشقهاروکی موراکامی
کوچه بن بستآیریس یوهانسن
شولگینامه و موموعباس حبیبی بدرآبادی
به دام انداختن نور در دو پردهمیلاد کامیابیان
شعر ماهی صید ناشدنیعلی قنبری
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۲۱۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۶۷ صفحه
حجم
۲۱۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۶۷ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
با نظرات کاربران قبل کاملا موافقم😑
اصلا آدم رو جذب نمیکنه زیادی بی سرو تهه داستانهاش من که چندتای اولش رو خوندم دیگه ادامه ندادم
واقعا این کتاب چاپ شده با این همه الفاظ رکیک و داستانهای زشت و بی معنی و سیاست زده
کتاب چندان قوی نیست و داستان هاش جذابیت ندارن
نقاط مثبت : از بی کاری بهتره نقاط منفی: می فهمید هر کتابی ارزش خوندن نداره...معنی غبطه خوردن از عمر را درک می کنید....داستان ها ته ندارند...بی ادبی هم توش هست
صفر از صد بی هدف کاملا بی استعداد در نویسندگی انشاء دوران دبستانم خوندنی تر از این کتابه