دانلود کتاب نیروی حال ترجمه مسیحا برزگر pdf + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب نیروی حال اثر اکهارت تول

کتاب نیروی حال

نویسنده:اکهارت تول
امتیاز:
۳.۹از ۴۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نیروی حال

کتاب نیروی حال راهنمایی برای بیداری معنوی است که توسط اکهارت تول تالیف شده است. این نویسنده در کتاب نیروی حال، نیروی مثبت زندگی و ثروت بزرگی به نام زمان حال را به ما یادآور می‌شود. مسیحا برزگر ترجمه این کتاب را برعهده داشته است. کتاب صوتی نیروی حال نیز در اختیار مخاطبان طاقچه قرار دارد.

درباره کتاب نیروی حال

اکهارت تول یکی از معلمان سرشناس معنوی دنیاست که در کتاب نیروی حال کوشیده است تا افراد به آگاهی درونی از خود دست پیدا کنند. این نویسنده در این کتاب کوشیده است تا نیروی مثبت زندگی و ثروت بزرگی به نام زمان حال را به افراد یادآور ‌شود؛ هر چه کژکاری ذهن بشر در عرصه جهان از طریق گزارش های خبری و روزمره رسانه های همگانی بر مردم نمایان تر می شود، بیش تر آشکار می‌شود که بر تعداد کسانی که دگرگونی بنیادین در آگاهی بشر را یک نیاز فوری می دانند، نیز افزوده می شود. این گروه می دانند که اگر نخواهند خودشان و سیاره زمین را به نابودی بکشانند، ناگزیر از ایجاد این دگرگونی هستند. این نیاز و همچنین آمادگی میلیون‌ها نفر به پیدایش یک آگاهی جدید، دورنمایی ست که در کتاب نیروی حال از آن سخن گفته شده و خواننده را به شناخت و درک آن یاری می‌رساند. کتاب نیروی حال پنج سال پس از اولین انتشار وارد لیست پرفروش‌ترین کتاب‌ها شد و درحال حاضر نیز به ۳۰ زبان دنیا ترجمه شده و در سراسر دنیا مخاطبان خود را جذب کرده است.

خواندن کتاب نیروی حال را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر دچار افسردگی هستید یا حس می‌می‌کنید چیزی را درون خود گم کرده‌اید و حس سردرگمی دارید، خواندن کتاب نیروی حال را به شما پیشنهاد می‌کنیم. این کتاب یادآوری مستمری است برای فراموش نکردن ثروت درونی شما. بارها خواندن آن تازگی آن را از بین نمی‌برد، زیرا نیروی دگرگون کننده آن نه تنها از بین نمی رود، بلکه در واقع نیرومندتر نیز می‌شود.

درباره اکهارت تول

اکهارت تول نویسنده و معلم معنوی سرشناس در سال ۱۹۴۸ در آلمان متولد شد. وی در جوانی چند سال را بدون کار و سرگردان اما در حالت سرخوشی درونی گذراند و بعدتر یک معلم معنوی شد. اکهارت تول، زندگی‌اش را تا قبل از ۳۰ سالگی، سرشار از افسردگی شدیدی توصیف می‌کند که تحمل زندگی را برایش غیر ممکن می‌کرد. یکی از شب‌هایی که افسردگی‌ اکهارت تول تشدید شده بود، دچار حالتی دگرگون می‌شود و مسیر زندگی‌اش به سمت یافتن حقیقت درونی و آرامش معنوی سوق پیدا می‌کند. اکهارت با هیچ مکتب و سنت خاصی همنوا نیست. او در آموزش‌های خود فقط پیامی ساده اما ژرف را با صراحتی کامل و فارغ از قید زمان که ویژۀ آموزگاران معنوی کهن است، عرضه می‌کند: راهی برای رهایی از رنج به سوی آرامش، وجود دارد!

از اکهارت تول به عنوان تأثیر‌گذارترین شخصیت معنوی جهان نام می‌برند. او نویسنده و معلم معنوی است که با انتشار دو کتاب نیروی حال و زمین نو بیش از پیش شناخته شده است.

بخشی از کتاب نیروی حال

به طور کل، زندگی هیچ کس رها از درد و رنج نیست. آیا مسئله آن نیست که باید با درد و رنج‌های خود کنار بیاییم، نه اینکه از آن‌ها اجتناب کنیم؟

بخشِ عمدهٔ درد و رنج‌های آدم‌ها بیهوده است. تا زمانی که ذهن ادارهٔ امورِ زندگی تو را به عهده گرفته است، این درد و رنج‌ها هم هستند.

درد و رنجی که تو در لحظهٔ حال می‌کشی، شکلی از عدم پذیرشِ توست، صورتی از مقاومتِ ناآگاهانه در برابرِ آن چیزی‌ست که هست. در سطحِ فکر، مقاومت، صورتی از قضاوت است. در سطحِ عواطف و احساسات، مقاومت، صورتی از منفی‌بافی‌ست. شدتِ درد و رنجِ تو به میزانِ مقاومتِ تو در برابرِ لحظهٔ اکنون بستگی دارد. میزانِ مقاومتِ تو نیز به شدتِ هم‌ذات‌پنداری تو با ذهنت بستگی دارد. ذهن مدام می‌کوشد که لحظهٔ حال را انکار کند و از آن بگریزد. به تعبیری دیگر، هرچه بیش‌تر خود را با ذهنِ خود یکی بپنداری، بیش‌تر رنج می‌بری. این‌گونه هم می‌توان بیان کرد: هرچه بیش‌تر لحظهٔ حال را مغتنم بدانی و آن را بپذیری، از درد و رنج رهاتر می‌شوی – و نیز رها از ذهنِ نفسانی.

چرا ذهن نمی‌خواهد لحظهٔ حال را بپذیرد؟ زیرا لحظهٔ بی‌زمانِ اکنون، تهدیدی برای ذهن است. ذهن، به گذشته و آینده گره خورده است. اگر از گذشته و آینده بیرون بیفتد، می‌میرد. ذهن و زمان هرگز از هم جدا نمی‌شوند.

فرض کن زمین از آدمیان خالی باشد. فرض کن فقط گیاهان وجود داشته باشند و حیوانات. آیا گذشته و آینده‌ای باقی می‌مانَد؟ در چنین وضعیتی، آیا می‌توان از گذشته و آینده سخن گفت؟ قطعاً دیگر چنین پرسش‌هایی بی‌معنا می‌شدند: «ساعت چند است؟» یا «امروز چه روزی‌ست؟» البته، اگر کسی باشد که چنین پرسش‌هایی را مطرح کند. برای درختِ بلوط یا عقاب، پرسش از زمان تعجب‌برانگیز خواهد بود. زیرا آن‌ها خواهند گفت: «خوب، معلوم است! زمان، همین حالاست! جُز لحظهٔ حال، مگر زمانِ دیگری هم هست؟»

آری، ما به ذهن و زمان نیاز داریم تا معاش و معیشتِ خود را در این دنیا سامان بدهیم، اما گاهی این ذهن و زمان زندگی ما را در دستِ خود می‌گیرند. در این صورت است که اختلال در زندگی، درد و رنج و اندوه به وجود می‌آید.

فهرست کتاب نیروی حال

• عنوان

• تو ذهن خود نیستی

• رهایی از ذهن

• احساس

• آگاهی

• یکی‌انگاری

• پندار باطل

• خلاص شدن

• مشکلات

• آگاهی معمولی

• هرجا که هستی

• هدف درونی

• زیبایی

• مسیحا

• اتصال

• ورود به کالبد

• نفس‌ها

• معبرهای دیگر

• ماهیت

نظرات کاربران

Nafaspodcast
۱۳۹۹/۰۹/۱۱

این کتاب فوقالعادس به شرطی که قبل خوندنش دست از منفیگری و ناامیدی و سرزنش و نگرانی برداشته باشی و واقعا بخوای عوض بشی واقعا بخوای گذشته رو رها کنی ، باید توی مدارش باشی تا کلمه به کلمه بره

- بیشتر
احسان
۱۳۹۹/۰۹/۲۸

ترجمه روان بود اما: نظر شخصیِ مترجم (مسیحا برزگر) بدون پرانتز یا علامتی مشخص در کنار متن اصلی کتاب آورده شده‌. ایشان آیه‌های قرآن و شعرهای مولانا را شانه به شانه‌ی کلمات نویسنده آلمانی (اکهارت تله) آورده‌اند! با توجه به

- بیشتر
ست
۱۳۹۹/۰۸/۱۷

این کتاب برای بیداری معنوی سنگ بنای مهمی هست به هیچ وجه وجود خودتون رو از خوندن این کتاب محروم نکنید

سعید احمدی
۱۴۰۱/۰۶/۲۷

سلام کتاب نیروی حال می‌تونه یک قدم بسیار بزرگ برای زندگی شخصی هر فردی باشه و نگاه افراد رو به لحظات زندگی و اطرافیانشون تغییر بده و به دنبالش اطرافیان رو‌ هم نسبت به موضوعات کتاب حساس و علاقه‌مند کنه لزوم

- بیشتر
امیرحسین
۱۴۰۲/۱۰/۰۸

همین لحظه شروع کنید به خوندنش... همین الآن!

A
۱۴۰۲/۰۱/۲۷

سالهاست کلی از جملات استاد رو خوندم و درموردش فکر کردم. انسان رو به واقعیت زمان حال میاره.(تو در اوج اشفتگی هستی لحظه ی بایست و اکنون بگو چه مشکلی داری) در زمان حال هیچ مشکل و نگرانی وجود نداره.

saeidسعید
۱۴۰۲/۰۱/۲۳

فوق العاده اس..‌.با دقت و تفکر وتمرین مطالعه شود ....خیلی کاربردی هست در راستای ذهن و تفکر انسان

parna
۱۳۹۹/۰۹/۱۳

خیلی کتاب خوبیه ولی ترجمه خیلی بدی داره.

کاربر 1974781
۱۳۹۹/۰۹/۰۹

اصلا نپسندیدم به لحاظ متن نامانوس و بافته به همی که داشت. نویسنده برای گفتن یک حرف خیلی عادی کلی کلمات نامانوس و نامفهوم بهم انداخته بود. ادبیات کتاب حوصله سربر بود و خیلییی کشدار یک حرف رو زده بود...

کاربر ۱۹۲۳۷۶۵ رضا ظفری
۱۳۹۹/۱۲/۰۸

شماها حقه بازید

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۴۲)
از خود بپرس: «در این لحظه، در درونِ من چه می‌گذرد؟» حداقل به درونیاتِ خود نیز به اندازهٔ آنچه در بیرونِ تو می‌گذرد اهمیت بده. اگر درونِ تو سامان یابد، بیرونِ تو نیز سامان خواهد یافت.
Dexter
مرگ، جدایی تو از همهٔ آن چیزهایی‌ست که تو نیستند و تو خود را با آن‌ها یکی می‌انگاری. رازِ زندگی این است: «بمیر، پیش از آنکه بمیری!» آنگاه، درمی‌یابی که مرگی وجود ندارد.
Dexter
هر لحظه نسبت به گذشته بمیر. تو به گذشته احتیاجی نداری. فقط هنگامی به گذشته رجوع کن که در ارتباط با لحظهٔ حال باشد. نیروی لحظهٔ حال و کمالِ هستی را احساس کن. بر قلمِ صُنع، خطایی نرفته است. حضورِ خود را احساس کن.
Dexter
حتی زمانی که آسمان به‌شدت ابری‌ست، خورشید گم نشده است. خورشید هنوز آن‌جاست، آن‌سوی ابرها.
Dexter
هر جا که هستی، با تمامِ وجودِ خود آن‌جا باش. اگر اکنون و این‌جای تو قابلِ تحمل نیست و تو را ناراحت می‌کند، سه گزینه پیشِ پای توست: خود را از آن وضعیت بیرون بکش، دگرگونش کن، و یا آن را کاملاً بپذیر. اگر می‌خواهی مسئولیتِ زندگی خود را بپذیری، باید یکی از این سه گزینه را انتخاب کنی، و باید آن را همین حالا انتخاب کنی. آنگاه، تَبَعاتِ انتخابِ خود را بپذیر. عُذر و بهانه نیاور. منفی‌گرایی را کنار بگذار. روحِ خود را تطهیر کن. فضای درونِ خود را پاک نگه‌دار.
Dexter
تحقیقات نشان می‌دهد که احساسات و عواطفِ قوی موجبِ تغییراتِ بیوشیمی بدن می‌شود
قاصدک
نَفْس محتاج آن است که مدام از خود دفاع کند و خود را تغذیه کند تا بمانَد. شایع‌ترین شکلِ هم‌ذات‌پنداری نَفْس، جایی‌ست که نَفْس خود را با داشته‌ها، مقام، شهرت، مدرک، دانش و اطلاعات، خوشگلی و خوش‌تیپی، رابطه‌ها، اعتبار و شهرتِ خانواده، باورها و نژاد یکی می‌پندارد. هیچ‌کدام از این‌ها، تو نیستی.
Dexter
تو مدام لحظهٔ حال را گم و بعد آن را پیدا می‌کنی. سرانجام، حضور، مقامِ دایمِ تو می‌شود. برای بیش‌ترِ آدم‌ها، تجربهٔ حضور هرگز رُخ نمی‌دهد و یا هنگامی رُخ می‌دهد که دچارِ مصیبتی عظیم شده باشند. بسیاری از آدم‌ها بینِ آگاهی و ناآگاهی در رفت و آمد نیستند، بلکه بینِ سطوحِ مختلفِ ناآگاهی در رفت و آمد هستند.
Dexter
چرا ذهن نمی‌خواهد لحظهٔ حال را بپذیرد؟ زیرا لحظهٔ بی‌زمانِ اکنون، تهدیدی برای ذهن است. ذهن، به گذشته و آینده گره خورده است. اگر از گذشته و آینده بیرون بیفتد، می‌میرد.
Dexter
کلیدِ رهایی، در لحظهٔ حال است. اما تا موقعی که تو ذهنِ خود هستی، نمی‌توانی لحظهٔ حال را پیدا کنی.
hamed ramezani

حجم

۱۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

حجم

۱۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۲۰%
تومان