دانلود و خرید کتاب جان سرگشته شلر نادیه جعفری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب جان سرگشته شلر اثر نادیه جعفری

کتاب جان سرگشته شلر

نویسنده:نادیه جعفری
انتشارات:نشر داستان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جان سرگشته شلر

کتاب جان سرگشته شلر دومین رمان نادیه جعفری است. او در این داستان از زندگی زنی به نام شلر نوشته است و از درگیری‌های او با عشق‌های زندگی‌اش یعنی بافتن فرش، مادرش که بیمار شده و کاوه صحبت می‌کند. 

درباره کتاب جان سرگشته شلر

نادیه جعفری در کتاب جان سرگشته شلر از زنان و از عشق نوشته است. عشق موضوع اصلی این کتاب است و در قالب عشق شلر به فرش بافی، عشق به مادرش که گرفتار بیماری شده و مراحل درمانش را پشت سر می‌گذارد و عشق به کاوه نمود پیدا می‌کند.

شلر به بافتن فرش علاقه‌مند است و در کارگاه فرش بافی کار می‌کند. اما در نهایت عشقش او را با یک بی‌عدالتی مواجه می‌کند. عشق شلر به مادرش او را با بیماری سخت مادرش رو به رو می‌کند. بیماری که با وجود دوا و درمان به جایی نمی‌رسد و مادر را از او می‌گیرد. شلر که ناکام مانده است برای فرار کردن از رنج زندگی و تنهایی به عشق کاوه روی می‌آورد. عشقی که به تصویری وهمی است و وجود خارجی ندارد. اما شلر زندگی را همانطور که هست با دردهایش پذیرفته است.

داستان جان سرگشته شلر درباره زنان است. زنانی از هر قشر اجتماعی و هر طبقه‌ای. داستان او بازتاب و انعکاس صدای زنان در طول تاریخ بشر است.

کتاب جان سرگشته شلر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر به داستان‌های ایرانی علاقه دارید و از خواندن کتاب‌هایی درباره سرگذشت زنان، لذت می‌برید، کتاب جان سرگشته شلر را حتما بخوانید. 

درباره نادیه جعفری 

نادیه جعفری رمان‌نویسی است که درباره موضوعات پیرامون زنان و مسائل آن‌ها می‌نویسد. کتاب دیگر او «عشق در روزگار غریب» نام دارد.

بخشی از کتاب جان سرگشته شلر

شلر به همراه فریبا و ماهی این قالیچه را می‌بافتند. شلر لچک کوچکش را پشت گردن گره‌زده بود. انگشت‌های او با تندی و مهارت نخ‌های رنگی نازک را به تارها گره می‌زدند. یک زن درحالی‌که از پشت آن‌ها می‌گذشت با صدای بلند گفت: شلر، چرا با قلاب کار نمی‌کنی؟ به تو گفته باشم، روز عروسی‌ات از دست‌های زشت خودت خجالت می‌کشی!

چیمن بود، مدیر کارگاه. چیمن، جوان و درشت و بلند بود با گونه‌های برجسته و چشم‌های درشت و زیبا. همیشه لباس کردی بلند ساده می‌پوشید و باوجود سادگی، موقر و آراسته بود. صدایی رسا داشت و قاطع و محکم حرف می‌زد و ایراد می‌گرفت و مهربانی‌اش زیرپوستی بود. فریبا با آرنج سقلمه‌ای کوچک به پهلوی شلر زد و با نیشخندی گفت: چیمن راست می‌گوید، دست‌هایت خراب می‌شود مثل کلفت‌ها! و بعد یک قلاب به دست شلر داد. فریبا هم سن شلر بود. کمی چاق و گندمگون بود و صورتش را پودر می‌زد. باوجود پودر مالی، بازهم التهاب جوش‌های روی گونه او دیده می‌شد. پرحرف و نمکین بود با چشم‌هایی خوش‌رنگ و بازیگوش. ماهی که زنی میان‌سال بود آهی بلند کشید و پرزهای بافته‌شده را قیچی زد و گفت: چه فرقی می‌کند، عاقبت همه زن‌ها کلفتی است! و بعد دوباره پرسید: مادرت چطور است؟

شلر جواب داد: ماهی خانم، همان جوری. روزبه‌روز بدتر هم می‌شود.

فریبا: پس این دکترها چه‌کار می‌کنند؟

شلر: پرتودرمانی، شیمی‌درمانی، همه کاری می‌کنند.

ماهی همان‌طور که نخ برمی‌داشت، سرش را رو به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا کمکش کن، شفایش بده، ای خدا.

فریبا با صدایی کشیده که از ته دل برمی‌آمد گفت: انشا الله خدا پدرت را هم سلامتی بدهد.

ماهی: آره وا... پدرت فرشته س.

صدای ماهی لحن تمسخر به خود گرفت: درست مثل شوهر من! خدا نابودش کند، ان‌شاءالله!

فریبا پوزخندی زد و گفت: پسرش چه وقت به دنیا می‌آید؟!

ماهی: نمی‌دانم چه وقت این زن می‌ترکد.

فریبا: حاجی خوشحال است!

ماهی: بالاخره به آرزویش رسید، پسردار شد! همه‌اش بهانه بود فقط می‌خواست زن دوم بگیرد.

نظرات کاربران

سما
۱۳۹۹/۱۱/۰۷

بسیار عالی و زیبا👌👌👌👌

Omid Mazi
۱۳۹۹/۱۱/۰۶

رمان جذابیه پیشنهاد میکنم :)

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

حجم

۱۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان