کتاب هشت چیز که هر دختری به آن نیاز دارد

هشت چیز که هر دختری به آن نیاز دارد تا توانمند و مستقل باشد ترجمه‌ نسیم صدیق است از کتاب  10Things Girls Need the Most: To Grow Up Strong and Free نوشته استیو بیدالف که در انتشارات صابرین به چاپ رسیده است.

درباره کتاب هشت چیز که هر دختری به آن نیاز دارد

هشت چیز که هر دختری به آن نیاز دارد یکی از کتاب‌های مجموعه کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان نشر صابرین است.

روش نویسندگان کتاب‌ها، آموزش شیوه‌های کاربردی به والدین است. در نتیجه، هر کتاب از فصل‌های متعددی تشکیل شده که هر فصل به توضیح یک روش کلیدی می‌پردازد. مجموعه «کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان»، علاوه بر پشتوانه علمی و معتبر خود، از زبانی ساده برای توضیح مطالب و انتقال آن‌ها به خواننده استفاده کرده است که برای عموم مادران و پدران قابل استفاده است.

استیو بیدالف که به مدت چهل سال روان‌شناس خانواده بوده است در این کتاب حاصل تجربیات خود را با شما به اشتراک می گذارد. در این کتاب از زماتن تولد دخترتان تا نوجوانی با او همراه می‌شوید و تمامی نکات کلیدی را که او نیاز دارد تا دختری قوی و مستقل باشد مرور می‌کنید. درباره آغوش امن خانواده می‌خوانید. درباره نقش عشق و احترام در رشد جسمی و روحی او می‌خوانید. درباره نیازش به جمع‌های زنانه و دوست‌های صمیمی چیزهای تازه می‌آموزید و نکته‌های ناب و طلایی دیگری که رشد و پرورش دختری سالم و قوی دخیل هستند یاد می‌گیرید.

بیدالف می‌گوید همه ما می‌دانیم برای اینکه به دخترانمان کمک کنیم قوی و آزاد به دنیا بیایند، به چیزهایی نیاز هست و این‌ها مطالبی نیست که در تلویزیون، اینترنت، مجلات و تابلوهای تبلیغاتی به فرزندانمان نشان می‌دهند. امتحان و آزمون در دوران ابتدایی هم کمکی نمی‌کند. علاوه‌بر این‌ها، ظاهر، جذاب بودن، امروزی بودن یا در چارچوب منظم تعریف‌های ازپیش تعیین‌شده برای موفقیت جا گرفتن، هیچ‌کدام کمکی به دختران ما نمی‌کند.

پس در این کتاب، مهم‌ترین نتایج کار با دختران و والدینشان به‌صورت هشت نکته کلیدی که دخترها بیش از همه به آن‌ها احتیاج دارند، ارائه می‌شود. این کتاب بر مبنای ساختن خودآگاهی شما، شفافیت و هدفمندی استوار است. این کتاب غرایز فرزندپروری شما را بیدار می‌کند، بهترین اطلاعات را به شما می‌دهد و سپس به شما حق انتخاب می‌دهد که برای دختر خودتان، برای دوستانش، برای دخترِ خواهر یا برادرتان، و برای نوه‌های مؤنث و شاگردان دخترتان بهترین روش را انتخاب کنید.

این کتاب جعبه ابزار قدرتمندی است که دخترانتان را آزاد می‌کند. حتی ممکن است خودتان هم در میانه راه از بندهای زیادی رها شوید. ناسلامتی، همه ما نیاز داریم که گاهی خودمان را رها کنیم، آزادِ آزاد!

 خواندن کتاب هشت چیز که هر دختری به آن نیاز دارد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه والدینی که دختر دارند مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب هشت چیز که هر دختری به آن نیاز دارد

حتی در سن دوسالگی، دنیا برای دختران محدودیت‌هایی تعیین می‌کند. ما باید دخترانمان را تشویق کنیم تا با ذات سرکش خود در ارتباط باشند، شجاع و ماجراجو باشند و باید با نیروهایی که می‌خواهند کودکی‌شان را بدزدند، بجنگیم.

با یک گروه از پدر و مادرها در هر جای دنیا که می‌خواهید شروع به صحبت درباره دخترانشان کنید. با شما شرط می‌بندم که بعد از سه دقیقه خواهند گفت: «خیلی زود بزرگ می‌شوند.» این والدین درباره سن واقعی کودکانشان، که قبل از آنکه ما بفهمیم بالا می‌رود، صحبت نمی‌کنند، بلکه منظور آن‌ها چیزی جدیدتر و نگران‌کننده‌تر است. طی فقط یک نسل، دوران کودکی به دلیل فشارهای تازه به نصف کاهش پیدا کرده که در طول تاریخ بی‌سابقه است. درنتیجه، دختران چهار یا پنج سال کودکی را از دست داده‌اند. می‌توانید تأثیر این امر را در هرجا که می‌روید ببینید، دختران دوازده و سیزده‌ساله‌ای که خودشان را به شکل زن‌ها درآورده‌اند، با صورت‌های پوشیده از آرایش، طوری لباس می‌پوشند که انگار دارند می‌میرند (احتمالا از فشار و نفس‌تنگی!). و مدام نگران این هستند که دیگران درمودشان چه فکری می‌کنند و درعین‌حال نه خوشحال هستند و نه آزاد!

پدران و مادران در همه جای دنیا بر این باورند که، «چهارده‌سالگی، هجده‌سالگی جدید است.» و ازآنجایی‌که ما می‌دانیم در این چهار سال، در فاصله بین چهارده و هجده‌سالگی چه تغییرات اساسی‌ای در مغز و چه یادگیری‌هایی اتفاق می‌افتد ـ و چقدر هجده‌ساله‌های واقعی با چهارده‌ساله‌ها تفاوت دارند ـ باید این موضوع را یک مشکل جدی تلقی کنیم.

حالا به گذشته برگردید و به دوران نوجوانی خودتان فکر کنید. در سن هجده‌سالگی شما آماده تصمیم‌گیری درمورد مصرف دخانیات و امنیت خودتان بودید که بسیار سخت و پیچیده بود. در آن سن‌وسال، شما برای اولین بار با افراد نادرست و ناخوشایند، بیرون از حلقه امن خانواده و دوستانتان برخورد داشتید و این موضوع برای شما یک چالش بود. حتی وقتی واقعآ هجده سالتان هست، هجده‌سالگی سخت است، اما در چهارده‌سالگی (و حتی این روزها گاهی دوازده‌سالگی) دخترها بسیار نامجهز هستند، قدرت تشخیص عقل و احساس را ندارند، اعتمادبه‌نفسشان بسیار متزلزل است و مغزشان کاملا شکل نگرفته است. آن‌ها در این سن با تصمیم‌های مهم دست‌وپنجه نرم می‌کنند و به همین خاطر زندگی‌های بسیاری از آن‌ها در این سنِ آسیب‌پذیر از هم می‌پاشد.

بگذارید واضح صحبت کنم ـ بسیاری از دختران همچنان خوب بار می‌آیند، ما به آن‌ها کمک می‌کنیم، حمایتشان می‌کنیم و در مقابل افراط‌گری‌های فرهنگی، تجهیزشان می‌کنیم و آن‌ها تبدیل به زنانی خارق‌العاده و قوی می‌شوند. هنوز از هر پنج دختر، سه نفر این‌طور بزرگ می‌شوند، اما یک نفر از هر پنج نفر آن‌قدر از خط‌قرمزها عبور می‌کند که دوران بزرگسالی خود را خراب می‌کند. یک نفر دیگر از پنج نفر هم بحران‌هایی را پشت سر می‌گذارد که خانواده‌اش را به تکاپو می‌اندازد تا دست به کار شوند و به کمک او بشتابند، اما این همچنان به آن معناست که دختران زیادی دوران سختی را می‌گذرانند.

دخترها نیاز دارند که قوی باشند و این احساس باید از ذات خودشان و اعتماد به احساساتشان سرچشمه بگیرد، از اعتمادبه‌نفس درمورد جسمشان و اینکه چنان از تمام توانایی‌های ذهنی و جسمی‌شان استفاده کنند که انگار قرار است تمام توانایی‌هایی را که بشر در طول میلیون‌ها سال به‌دست آورده، کسب کنند و این‌گونه آرام‌آرام بزرگ می‌شوند، بدون عجله! ما در سنین خیلی پایین ـ بین دو تا پنج‌سالگی ـ می‌توانیم بیشترین تأثیر را بر قدرت سازگاری و انعطاف‌پذیری آن‌ها بگذاریم. در این سنین است که می‌توانیم بذر تبدیل شدن به دختری را بکاریم که از سن واقعی‌اش لذت می‌برد، دختری که برای بزرگ شدن جعلی، عجله‌ای ندارد. اگر آن‌ها آرام‌آرام رشد کنند، قوی بار می‌آیند.