بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کار | طاقچه
۳٫۸
(۲۵)
«در این دنیا فقط دو تراژدی وجود دارد. یکی نرسیدن به چیزی است که می‌خواهی، و دیگری رسیدن به آن. این دومی خیلی بدتر است؛ تراژدی واقعی همین است!»
MandooS
در واقع داریم به کسالت اجازه می‌دهیم که بر تمام زندگی‌مان مستولی شود، چون عملاً تمام وقتمان را صرف فرار از کسالت می‌کنیم. و اگر توقعمان را زیادی بالا ببریم، همه چیز باعث یأس ما خواهد شد. یأس وقتی به وجود می‌آید که توقعاتی داشته باشیم، و اگر توقعات ما خیلی بالا باشد، احتمال اینکه مأیوس شویم خیلی بیشتر می‌شود. اگر انتظار داشته باشیم که کار معنایی غایی به زندگی ما ببخشد، مأیوس خواهیم شد. همین در مورد عشق، دوستی، هنر و همه چیزهای دیگر هم صدق می‌کند. هیچ معنای غایی وجود ندارد. هیچ چیز فی‌نفسه کامل نیست.
MandooS
ارسطو نیز به‌صراحت تأکید می‌کند که به تاجران نباید اجازه داد هیچ‌گونه نفوذ سیاسی داشته باشند (سیاست ۱۳۲۸ذ۳۵) . تاجر شخصی است که نانش را از ارزش‌های کاذب درمی‌آورد و حتی این اشتباه عظیم را هم مرتکب می‌شود که سود را فی‌نفسه هدف تلقی می‌کند.
1976
ارسطو می‌گوید تاجر، مبتذل و احمق است زیرا نمی‌تواند راجع به مسائلی که به زندگانی خوب منتهی می‌شوند درست استدلال کند.
1976
اندک افرادی هم هستند که ترجیح می‌دهند بمیرند امّا کاری که لذتی در آن نباشد انجام ندهند: آنها مشکل‌پسندند، راضی کردنشان سخت است، و اگر کار خودش شاهکار نباشد، هیچ فایده‌ای در دستمزد کلانش نمی‌بینند. (۴۲: ۲۰۰۱[ ۱۸۸۲ ]) این نوع نگرش به کار، که نیچه آن را در معدود افراد شریف می‌بیند، در واقع دارد به‌شدت رواج پیدا می‌کند. افرادی که امروزه به نیروی کار می‌پیوندند، انتظاراتی دارند که با انتظارات نسل‌های گذشته فرق می‌کند. ما دنبال پیشه‌های بامعنا هستیم، پیشه‌هایی که در آنها مختار باشیم و هویت ما را شکل دهند و تثبیت کنند. کار و مصرف تنها عرصه‌هایی متفاوت برای آن چیزی هستند که در اصل همان پویش ذاتی ما برای خودیابی است.
گلی فیروزکوهی
ظهور فردگرایی به فرد مسئولیت جدیدی در قبال خودش بخشید و تکلیف «خود شدن» را به دوش او گذاشت
گلی فیروزکوهی
ما کار می‌کنیم تا زنده بمانیم.
ali mohseni
وودی آلن می‌گفت «نمی‌خواهم از طریق کارم جاودانه شوم... می‌خواهم از راهی غیر از مُردن به جاودانگی برسم»
MandooS
ما اغلب به صورت شهودی می‌فهمیم که چه چیزی کار هست و چه چیزی نیست. پس ظاهرا نیازی به تعریف نیست. من اینجا یاد حکمی در دادگاه بررسی پرونده وقاحتِ نیکو جاکوبلیس در دادگاه عالی اوهایو به سال ۱۹۶۸ می‌افتم، که در آن قاضی پاتر استوارت گفت: «امروز دیگر تلاش نخواهم کرد آن نوع چیزهایی را توضیح دهم که به نظر من در چارچوب تعریف مختصر ما از وهن و وقاحت قرار می‌گیرند؛ و البته شاید اصلاً هیچ‌وقت موفق به تشریح شفاف مسئله نشوم. اما وقتی پرده‌دری و ابتذال را ببینم تشخیصش می‌دهم.» ما معمولاً با مشاهده می‌فهمیم که چه چیزی کار هست و چه چیزی نیست.
Sara Hamedi
اقتصاددانی به نام آلفرد مارشال معتقد است که کار «هر گونه استفاده جزئی یا کلّی از ذهن یا جسم است که در جهت خیری غیر از لذّتی انجام می‌گیرد که مستقیما از خود آن کار به دست می‌آید»
امین

حجم

۱۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۵ صفحه

حجم

۱۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۵ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد