بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در جست‌وجوی معنا | طاقچه
کتاب در جست‌وجوی معنا اثر اُسوالد هَنفلینگ

بریده‌هایی از کتاب در جست‌وجوی معنا

۳٫۸
(۱۳)
فکورترین انسان‌ها اعتقاد داشته‌اند که انسان بودن انسان به فکر است و انسان هرچه زندگی را بیشتر به فکر کردن بگذراند بهرهٔ بیشتری از انسان بودن دارد و هرچه کمتر و کمتر به این فعالیت شریف مشغول باشد به دیگر هم‌جنسان خود - که همان حیوانات عزیز باشند - نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. این اعتقاد، اگر حقیقت محض هم نباشد، دور از حقیقت نیست.
کاربر ۱۸۲۰۳۷۹
معنا یا ارزش عمل ما هرگز در کاری نیست که واقعاً می‌کنیم بلکه همواره در چیز دیگری است (که این کار را به خاطر آن انجام می‌دهیم).
hossein shobeyri
شوپنهاور بر این باور است که وجه دردناکِ تجربه وجه غالب آن است، زیرا تجربهٔ دردناک بنیادی است نه تجربهٔ لذت‌بخش. «درد است، نه لذت، که ایجابی است و ما را به احساس خود وامی‌دارد»
کاربر ۱۲۳۴۲۱۴
اگر بر این باور باشم که خدا چیزی جز «ادای بندگی‌اش» از من نمی‌خواهد، آن‌گاه می‌توانم اشکال کنم که این امر هیچ حسی از هدف به من نمی‌دهد. در این صورت، صِرف این باور که من در خدمت خدا هستم، آن حسی از هدف را فراهم نمی‌کند که معمولاً به زندگی معنا می‌دهد (آیا هدف خدا می‌تواند محروم کردن زندگی من از هدف باشد؟).
MHassan
در مورد هر بچه‌مدرسه‌ای می‌توانیم بگوییم که او یک پزشک، رفتگر، لوکوموتیوران یا قاچاقچی بالقوه است. ممکن است برخی از این گزینه‌ها به دلایل اخلاقی و بقیه، شاید، به دلایل مربوط به ناتوانی فطری کنار گذاشته شوند، اما باز هم گزینه‌هایی نامتناهی بر جای می‌ماند. آیا هر کودکی استعدادی «حقیقی» دارد، یعنی زندگی‌ای که با آن نحوهٔ زندگی تناسبی بیش از دیگر انحای زندگی دارد؟ پاسخ مثبت به معنای این فرض است که معیاری عام در کار است که می‌توان استعداد حقیقی، یعنی خودشکوفایی حقیقی، را با آن شناخت. در این زمینه، گاهی از خوشبختی و دست یافتن به هدف حرف می‌زنیم و ضمناً شاید توجه داشته باشیم که ممکن است این دو معیار دو جهت متفاوت داشته باشند. به هر حال، اگر قرار است این دو معیار راهنما باشند، باید تعریف دقیق‌تری از آنها ارائه کرد (چه نوع خوشبختی و دست یافتن به چه؟).
MHassan
ویتگنشتاین می‌گفت کار فلسفه این است که «واژه‌ها را از کاربرد مابعدالطبیعی‌شان به کاربرد روزمره‌شان بازگرداند»
احسان رضاپور
حسرت خوردن برای نبودن پس از مرگ هم، به قیاسِ حسرت خوردن دربارهٔ گذشته، بیهوده است. اما این نتیجه به دست نمی‌آید که این حسرت‌ها ناشی از بدفهمی است و با فرض جهت‌گیری عاطفی ما نسبت به آینده، ضرورت دغدغهٔ بیشتر دربارهٔ مرگ و زمان پس از مرگ، نسبت به دغدغهٔ نبودن در گذشته، طبیعی و ناگزیر است
Reza.AH

حجم

۲۹۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۲۹۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد