دانلود و خرید کتاب کتاب سپید هان کانگ ترجمه مژگان رنجبر
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب کتاب سپید اثر هان کانگ

کتاب کتاب سپید

نویسنده:هان کانگ
امتیاز:
۲.۶از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کتاب سپید

کتاب کتاب سپید، نوشته هان کانگ است که با ترجمه مژگان رنجبر منتشر شده است. سوگ مرگ خواهر تازه متولد شده با گذشت سال‌ ها هنوز راوی را آزار می‌ دهد. سفر نوزاد به این دنیا بیش از دو ساعت کوتاه به طول نینجامیده ولی راوی این زندگی را با نگاهی متفاوت شرح می‌ دهد. او کلمات را مرهمی سپید بر این داغ کهنه می‌ یابد. با لیستی از مفاهیم و اجسام سفیدی که در نهایت به نحوی به این اتفاق متصل می‌ شوند مرهم سپید خود را در کتاب سپید شکل می‌ دهد.

خواندن کتاب کتاب سپید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به متون پر احساس ادبی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب کتاب سپید

بندهای قنداق به سپیدی برف به دور نوزاد پیچیده می‌شوند. رحِم گوشه‌ای بسیار دنج خواهد بود، بنابراین پرستار بدن او را محکم می‌پیچد، تا تکانش بیرون جهیدن ناگهانی‌اش به درون بی‌پایانی را تسکین دهد.

شخصی که همین حالا آغاز به نفس کشیدن کرده است؛ اولین پرشدگی ریه‌ها. کسی که نمی‌داند کیست، کجاست، و چه چیزی درست همین حالا آغاز شده است. درمانده‌ترین در میان حیوانات نورسته، از جوجهٔ تازه متولدشده‌ای هم بی‌دفاع‌تر.

زن، رنگ‌باخته از خونریزی، به کودک گریان می‌نگرد. سراسیمه، خودِ نوارپیچ‌شده‌اش را در آغوشش می‌گیرد. فردی که درمان این گریه هنوز برایش ناشناخته است. کسی که، تا همین چند لحظهٔ پیش، در گیرودار چنین درد حیرت‌انگیزی بوده است. کودک، به طرزی غیرمنتظره، خود را آرام می‌کند. این به خاطر نوعی بو خواهد بود. یا شاید هم این‌دو هنوز به هم وصل‌اند. دو چشم سیاه بهت‌زده به سوی چهرهٔ زن چرخیده‌اند ـ مجذوب به سمت صدای او. این‌دو هنوز به هم وصل‌اند، بی‌خبر از چیزی که به جریان افتاده است. در سکوتی که آکنده از بوی خون است. آن هنگام که چیزی بین این دو بدن قرار می‌گیرد؛ سپیدیِ بندهای قنداق.

نظرات کاربران

mahi
۱۴۰۲/۰۶/۰۶

کتاب سپید. کتابی کوتاه در مورد مرگ. زنی که از کشورش کره به نروژ و سردترین شهر این کشور رفته، از رنگ سپید میگه. از تمام چیزهایی که یادآور سپیدی و یادآور مرگه. از خواهری میگه که قبل از خودش

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳)
با نگریستن خود در آینه، هرگز فراموش نمی‌کرد که مرگ در پس آن چهره شناور بود. کم‌رمق اما استوار، مانند نوشته‌ای سیاه که بر سرتاسر کاغذی سپید خونریزی می‌کند.
شهرام صفاری زاده
ماه هنگامی که ابرها مقابل ماه شناور می‌شوند و روشنایی آن را کاملاً محو می‌کنند، همان ابرها بی‌درنگ به سپیدی و سردی می‌درخشند. هنگامی که ابرهای سیاه با ابرهای سپید درمی‌آمیزند، سایه‌روشن ظریفی شکل می‌گیرد. پشت آن طرح تاریک لکه‌لکه، ماه پریده‌رنگ پنهان است، غرق در نوری خاکستری یا یاسی یا آبی کم‌رنگ، کامل یا نیمه، شکلی باریک‌تر حتی، رو به افول به سوی یک نقره‌ای تنها.
شهرام صفاری زاده
هنگامی که ابرها مقابل ماه شناور می‌شوند و روشنایی آن را کاملاً محو می‌کنند، همان ابرها بی‌درنگ به سپیدی و سردی می‌درخشند. هنگامی که ابرهای سیاه با ابرهای سپید درمی‌آمیزند، سایه‌روشن ظریفی شکل می‌گیرد. پشت آن طرح تاریک لکه‌لکه، ماه پریده‌رنگ پنهان است، غرق در نوری خاکستری یا یاسی یا آبی کم‌رنگ، کامل یا نیمه، شکلی باریک‌تر حتی، رو به افول به سوی یک نقره‌ای تنها. هرگاه که به ماه نیمهٔ برج چشم می‌دوخت، چهرهٔ شخصی را در آن می‌دید. از زمانی که بسیار کوچک بود، تمام توضیحات بزرگسالان بی‌فایده بود: او هرگز نتوانست اشکالی را که به او می‌گفتند تشخیص بدهد: یک جفت خرگوش و هاونی که در آن برنج می‌کوبیدند. تمام چیزی که پیدا بود دو چشم بود، به ظاهر غرق در فکر، با اثری سایه‌گون از بینی. در شب‌هایی که ماه به طرزی عجیب بزرگ است، او می‌تواند پرده‌ها را باز بگذارد و اجازه دهد نورش تمام گوشه‌وکنارهای آپارتمانش را غرق در خود کند. آنگاه او می‌تواند گام بردارد، بالاوپایین. در نوری که از چهرهٔ متفکر سپید و بزرگی می‌تراود، تاریکی از آن دو چشم سیاه زدوده می‌شود.
شهرام صفاری زاده

حجم

۱۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان