دانلود کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته با صدای تایماز رضوانی + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته اثر آلبر کامو

دانلود و خرید کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته

نویسنده:آلبر کامو
انتشارات:انتشارات مجید
امتیاز:
۴.۸از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته

کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته نوشتهٔ آلبر کامو و ترجمهٔ پرویز شهدی است. تایماز رضوانی گویندگی این داستان کوتاه صوتی را انجام داده و انتشارات مجید آن را از مجموعه داستان «دور از دیار و قلمرو» منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته

کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته داستان کوتاهی از آلبر کامو است و یک داستان فلسفی محسوب می‌شود. این داستان حاوی سرگذشت راهبی است که برای تبلیغ آیین مسیحیت، خانه و کاشانه را ترک می‌کند و مسیرِ دیارِ غربت را در پیش می‌گیرد. این اثر هم مانند آثار دیگر این نویسنده، در این پرسش خلاصه کرد که آیا زندگی ارزش زیستن دارد یا نه؟ خودِ کامو در رسالهٔ «افسانهٔ سیزیف»، این سؤال را به‌عنوان مهم‌ترین و اساسی‌ترین پرسش فلسفه توصیف کرده است. این پرسش، تنها در آثار فلسفی آلبر کامو مطرح نمی‌شود. او در آثار ادبی خویش از جمله نمایشنامه‌ها و داستان‌هایش نیز به‌نحوی به کلنجاررفتن با همین پرسش اساسی و دشوار می‌پردازد.

کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته، اثری خاص در کارنامهٔ ادبی آلبر کامو توصیف شده است. این داستان کوتاه، به نظر بسیاری از صاحب‌نظران، پیچیده‌ترین و ظریف‌ترین اثرِ رواییِ کامو به شمار می‌رود. قهرمان این داستان، راهبی زاهدمسلک است که برای تبلیغ آیین مسیحیت، خانه و کاشانه را رها می‌کند و عازم دیاری دور می‌شود؛ دیاری که به‌محض ورود به آن، حوادثی غریب و تکان‌دهنده برای راهب رخ می‌دهد. راهب در سرزمینِ جدیدی که بدان هجرت کرده، اسیر دست مردمانی بدخو و بدخصال می‌شود و رؤیای خویش مبنی بر تاباندنِ نورِ ایمان و حقیقت بر قلب این مردمان را، هر دم محال و محال‌تر می‌یابد. به‌نحوی که در آخر و پس از از سر گذراندنِ دشواری‌های بسیار، با این پرسشِ بی‌پاسخ تنها می‌ماند: آیا به‌راستی آنچه بدان باور داشته‌ام، حقیقت دارد؟ داستان کوتاه کافر یا روحی آشفته یکی از قصه‌های مجموعه داستانِ «دور از دیار و قلمرو» است.

شنیدن کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آلبر کامو

آلبر کامو در ۷ نوامبر سال ۱۹۱۳ در خانواده‌ای فقیر در الجزایر متولد شد. آن زمان الجزایر تحت استعمار فرانسه بود. پدرش کارگری فقیر بود و مادرش خدمتکار بود. آن‌ها صاحب ۲ فرزند به نام «لوسین» و «آلبر» بودند. پدرش در جنگ کشته شد. مسئولیت نگهداری ۲ بچه بر عهدهٔ مادرش افتاده بود. کامو به‌خاطر خانواده‌اش مدرسه را رها کرد و به کارگری مشغول شد. معلمش به استعداد او پی برد و او را به ادامهٔ تحصیل تشویق و کمک کرد تا بتواند بورسیهٔ تحصیلی شود. با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم است، همواره این برچسب خاص را رد می‌کرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود، دروازه‌بان تیم فوتبال این دانشگاه بود. کامو در بعدازظهر چهارم ژانویهٔ ۱۹۶۰ و در ۴۷سالگی بر اثر سانحهٔ تصادف نزدیک سن در شهر ویل‌بلویل درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده‌نشده پیدا شد. ابتدا قرار بود با قطار و همراه با همسر و فرزندانش به سفر برود، ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند. رانندهٔ اتومبیل و میشل گالیمار، دوست نزدیک و ناشر آثار کامو نیز در این حادثه کشته شدند. آلبر کامو در گورستان لومارین در جنوب فرانسه دفن شد.

پس از مرگ آلبر کامو، همسر و فرزندانش حق تکثیر آثار او را در اختیار گرفتند و ۲ اثر باقی‌ماندهٔ او را منتشر کردند. اولین آن‌ها کتاب «مرگ شاد» بود که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. دومین کتابی که پس از مرگ کامو منتشر شد یک اثر ناتمام به نام «آدم اول» بود که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. آدم اول یک خودزندگی‌نامه دربارهٔ دوران کودکی نویسنده در الجزایر است. از دیگر آثار این نویسندهٔ مشهور می‌توان به رمان‌های «بیگانه»، «سقوط»، «طاعون»، نمایشنامه‌های «کالیگولا»، «سوءتفاهم»، «حکومت نظامی» و کتاب نظریِ «افسانهٔ سیزیف» اشاره کرد.

بخشی از کتاب صوتی کافر یا روحی آشفته

«می‌گفت این بچه باهوش است اما مانند قاطر چموش و کله‌شق... وانگهی کله‌ام در سراسر زندگی به راستی سخت بود. به رغم همه‌ی افتادن‌ها، هرگز خونی از آن جاری نشد. پدر بی‌ادبم به من می‌گفت کله‌خر. در حوزه‌ی مذهبی، همه از حضور من به خود می‌بالیدند. جذب کردن پسربچه‌ای از سرزمین پروتستان‌نشین، افتخاری به شمار می‌آمد. از آمدنم همچون خورشید استقبال کردند. راست است. ساکنان آن سرزمین از کمی آفتاب و نوشیدن شراب‌های گس رنگ‌پریده‌اند و دندان‌های بچه‌هاشان همگی فاسد. لازم است پدر این بچه کشته شود، اما پیوستن به حوزه‌ی مذهبی هیچ خطری در بر ندارد...»

نظرات کاربران

AS4438
۱۴۰۲/۰۲/۲۶

عالی، داستان کوتاه کم نظیر.

n.gharehbaghy
۱۴۰۲/۰۸/۱۸

علاوه بر خوانش فوق العاده آقای تایماز رضوانی، متن هم عجیب دلنشین و پیچیده هست چندین بار به عقب برگشتم تا لذت جمله ای که شنیدم رو دوباره بچشم و کامل بفهمم!

raha
۱۴۰۲/۰۸/۱۷

عالی بود

زمان

۱ ساعت و ۷ دقیقه

حجم

۶۱٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱ ساعت و ۷ دقیقه

حجم

۶۱٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۹,۰۰۰
۹,۵۰۰
۵۰%
تومان