بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سفر به انتهای شب | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب سفر به انتهای شب اثر لویی‌فردینان سلین

بریده‌هایی از کتاب سفر به انتهای شب

انتشارات:انتشارات جامی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۷۱ رأی
۳٫۶
(۷۱)
جنگ بعضی‌ها را سوزانده بود و بعضی دیگر را گرم کرده بود، درست مثل آتش که می‌تواند شکنجه یا گرما بدهد، بسته به اینکه تویش نشسته باشی یا روبرویش.
elnaz.book
سرکوب آفتابه‌دزدها در همه کشورها صورت می‌گیرد، آن هم با شدت عمل، نه فقط به عنوان وسیله دفاعی اجتماع، بلکه عمدتآ به عنوان گوشزدی جدی به همه بدبخت‌ها که سر جای خودشان بنشینند و طبقه خودشان را بشناسند
محسن
منتظرش ماندم، یک شب، تمام فردای آن شب، یک سال... دیگر سراغم نیامد که نیامد.
pejman
من دیگر فکر هیچ چیز نیستم، هیچ چیز!... فقط به نمردن فکر می‌کنم... همین بسم است... به خودم می‌گویم که هر روزی که بگذرانم، یک روز بیشتر زنده مانده‌ام!
f.z
وقتی که بزرگان این عالم عاشق چشم و ابروتان باشند، معنی‌اش این است که می‌خواهند گوشت‌تان را در جنگ‌شان کباب کنند
nastar-esm
طی اقامتم در فورگونو، کمی وقت داشتم که توی این به اصطلاح شهر گشتی هم بزنم، فقط یک جایش به نظرم خوشایند بود: بیمارستانش. همین که آدم به جایی وارد می‌شود، کلی آرزو در خودش کشف می‌کند.
I.F
کشیش مدت‌هاست که دیگر به خدایش فکر نمی‌کند، در حالی که خادم کلیسا هنوز سر ایمانش ایستاده!...
بادصبا
وقتی کسی قوه تخیل نداشته باشد، مردن برایش مهم نیست، اما وقتی داشته باشد ثقیل است. این از عقیده من. هرگز تا آن وقت این همه چیز را یکجا یاد نگرفته بودم. سرهنگ هرگز تخیل درست و حسابی نداشت. تمام بدبختی این آدم از همین جا ناشی می‌شد. بدبختی ما هم همین‌طور. آیا من تنها کسی بودم که در تمام این یگان معنی مرگ را درک کرده بودم؟
محسن
جوانی واقعی یعنی دوست داشتن همه بدون استثناء، این تنها چیزی است که جوان و شاداب است. خوب، حالا شما چند نفر را می‌شناسید که آنقدر جوان باشند که این طور رفتار کنند؟... من که نمی‌شناسم!... هر جا که بگویی چیزی نمی‌بینم غیر از حماقت‌های دود زده و کهنه که در تن‌های کم و بیش تر و تازه در حال گندیدن است، و هر چه این مرض بیشتر بگندد و جوان‌ها را بیشتر آزار بدهد، همان اندازه ادعاشان بیشتر است که جوان‌ترند! ولی درست نیست، همه‌اش جفنگ است، مثل جوانی دمل‌ها که چرک از درون آزارشان می‌دهد و بادشان می‌کند.»
حدیث
بله! می‌گویند قرن سرعت است! ولی کو؟ تغییرات بزرگی رخ داده! ولی چطوری؟ راستش هیچ چیز تغییر نکرده. طبق معمول همه قربان صدقه هم می‌روند، فقط همین. این هم که تازگی ندارد.
matbuat

حجم

۵۵۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶۰ صفحه

حجم

۵۵۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶۰ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
۴۸,۳۰۰
۳۰%
تومان