بریدههایی از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
۳٫۸
(۳۹)
مردم آنچه بر آنها گذشت را فراموش نخواهند کرد.
Davood
آیا پدید آمدن جامعههای «سنجشگر» امکانپذیر است؛ و مقصود او از جامعۀ سنجشگر جامعهای بود که افرادِ آن سنجشگرانهاندیشی را یکی از بخشهای اصلیِ شیوۀ زندگیشان قلمداد میکنند. سامنر به این نکته توجه داشت که سنجشگرانهاندیشی «تنها چیزی است که از ما در برابر توهم، فریب، خرافات، و درک نادرست از خود و شرایط زمینیمان محافظت میکند.» او معتقد بود آموزش و پرورش «فقط تا آنجایی خوب است که قوۀ سنجشگری را در ما بسازد و بپرورد».
misbeliever
تمرکز رسانهها بر چیزهایی است که برای مخاطبانشان مهماند. به این ترتیب، حتی اگر مخاطبانشان باورهای نامعقولی داشته باشند (برای مثال، نفرت نامعقولی در آنها وجود داشته باشد)، باز هم چنان رفتار میکنند که گویی آن نفرت معقول است. از این رو، هنگامی که بردهداری در امریکا پذیرفتهشده بود، رسانهها بردهداری را «طبیعی» جلوه میدادند.
هاچ
ممکن است یک رویداد در هر دو فرهنگ پوشش داده شود، اما تفاوت زیادی میان تصویرسازیهای آن دو فرهنگ از رویداد مورد بحث وجود داشته باشد. برای مثال، در زمان جنگ، هر یک از دو طرف ماجرای تعارض را آنطور که به نفع خودش است برای مخاطبان خودی روایت میکند. در نتیجه، با آنکه هر دو طرف مرتکب جنایت میشوند، هر یک از آنها فقط جنایتهای دشمنش را برجسته میکند و اجازه نمیدهد که جنایتهای خودش بر ملا شود؛ انکارشان میکند یا سعی میکند تا حد امکان آنها را کوچک جلوه دهد. هر کدام از دو طرف خودش را نمایندۀ نیروهای خیر (شرافت، عدالت، و ...) و دشمنش را نمایندۀ نیروهای شرّ تصویر میکند. اگر دربارۀ «دشمنانگاره»ی هر یک از دو سوی جنگ تحقیق کنیم، برایمان روشن میشود که این کارکرد رسانههای همگانی (روایت جنگ به گونهای که به نفع خودشان باشد) کاملاً پیشبینیپذیر است
من زنده ام و غزل فکر میکنم
ما برنامهریزی میکنیم ... آنها دسیسهچینی میکنند. ما زرنگیم ... آنها موذیاند. ما راهبرد معین میکنیم ... آنها توطئه میکنند. ما دارای باورهایی هستیم ... آنها دارای تعصبهایی هستند. ما غرور داریم ... آنها لجاجت دارند. ما سرمان را بالا میگیریم ... آنها لاف میزنند و هارت و پورت میکنند. ما اسلحه میسازیم تا از خود دفاع کنیم ... آنها اسلحه میسازند تا ما را تهدید کنند. ما میانجیگری میکنیم ... آنها مداخله میکنند. ما مبارزان آزادیایم ... آنها تروریستاند.
میلاد
اگر حکومت مردمی وجود داشته باشد اما عموم مردم از اطلاعات، یا ابزار دستیابی به اطلاعات، محروم باشند، چنین حکومتی صرفاً زمینهساز یک نمایش مضحک یا تراژدی، یا شاید هر دو، است.
bezzad
متأسفانه، تواضع فکری خصلتِ کمیابی است. بیشتر مردم در جهان با دیدگاههای محدودی آشنا شدهاند و از دیدگاهی که در فرهنگشان غالب بوده بیشترین تأثیر را پذیرفتهاند. در نتیجه، خود را مالک حقیقت میدانند و این اطمینانشان در واقع اثبات میکند که بیطرف و عینینگر نیستند. آنها نمیدانند تواضع فکری چیست و برای رسیدن به آن گامی بر نمیدارند.
sara.m.shzi
مردم برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که آنها را دربارۀ «خوبی» شان به شک میاندازد پول نمیدهند؛ همین طور، برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که موجب میشود احساس کنند که مسئول رنجهای عظیم دیگراناند. آنها پول میدهند تا رویدادهای جهان را به نحوی دریافت کنند که به ارزشهای آنها اعتبار ببخشد و وفاداری آنها را تأیید کند.
میلاد
اگر بیشتر خبرهایمان را از یک منبع فرهنگی یا ملّیِ واحد دریافت کنیم تأثیرش بر ذهن ما احتمالاً چیزی جز فریب یا تحریف نخواهد بود. به همین سبب، بیشتر مردم در یک جهاننگری به دام افتادهاند (زیرا رژیم ثابتی از گزارشها و روایتها را دریافت کردهاند؛ گزارشها و روایتهایی که از یک منظر خاص بیان شدهاند
میلاد
مردمی که میخواهند حاکمِ خود باشند باید خود را به قدرتی که دانش در اختیارشان میگذارد مجهز کنند.
MimReKaf
حجم
۴۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
حجم
۴۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان