بریدههایی از کتاب تاریک روشنا
۳٫۹
(۴۵)
آزادی مطلق، هرگز وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت. خطوط قرمزی هستند که همیشگیاند، منتها ما امروز به جایی رسیدهایم که این خطوط به خیلی دوردستها رفتهاند. دایرهها تا آنجا باز شده و افق عقاید، طوری گسترده به نظر میرسد که گاهی مردم فکر میکنند که دیگر مطلقاً آزادند. اما همیشه نقطههایی هستند که حساسیت سازند.
منکسر
آدم میتواند از همهچیز فرار کند، مگر از خودش و ذهنیاتش.
منکسر
حالا روشنا هم پیش ماست. گزارش احمقانهی دیشب را پاک کردهام و تصویر نورانی، مدام بر مانیتور بزرگِ مطب پخش میشود و با هر تپش، نیروی تازهای در جمع ما میدمد.
چیزهای زیادی هست که باید از این دو نفر بیاموزم. چیزهای زیادی هست که باید تغییر کند و چیزهای زیادی هست که باید بنویسم و انجام بدهم...
Amir10
آزادی مطلق، هرگز وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت. خطوط قرمزی هستند که همیشگیاند، منتها ما امروز به جایی رسیدهایم که این خطوط به خیلی دوردستها رفتهاند. دایرهها تا آنجا باز شده و افق عقاید، طوری گسترده به نظر میرسد که گاهی مردم فکر میکنند که دیگر مطلقاً آزادند. اما همیشه نقطههایی هستند که حساسیت سازند.
bilijacks
یعنی تو باور کردهای که آرایش این جهان همین است که شما با دو چشم سرتان میتوانید، ببینید؟!
منکسر
آنها که در تواریخ شما ثبت شده و نمایندگان ظاهری «او» در هزاران سال پیش بر زمین بودند، صدی یک هم درستکار نبودند... تنها تیشه به ریشهی آشکارگی حقیقت زدند، فرصتها را سوزاندند، بخشی از واقعیت جهان پیدا را رقم زدند و درنهایت، خودشان را آشکار کردند و گذشتند. بزرگترین فریب زمانهی تو همین است که همرنگ شدن جاهلانه در سطح تودهها را از تو میخواهد، در حالی که انسان برای زیستن تودهوار آفریده نشده است! انسان آمده تا در فردیّت خودش بگوید، بسازد، همراه شود و برود.
bilijacks
به نظر من مشکل زندگی روی زمین، هرگز طبیعت یا آب و هوایش نبوده، مشکل از سطح آگاهی و دانش آدمهایش بوده. آدمهایی که همه چیزشان به طرز عجیبی اغراقآمیز و پراضطراب و دردسر بود و هرگز نتوانستند تا وقتیکه روی آن سیاره بودند، فهم درستی از هم پیدا کنند.
sar_01
همیشه آدمها را با همین دست حرفها گول زدهاند و بعد سوارشان شدهاند! لبخند تلخی میزند و میگوید: آنها گول حرفهایی ظاهراً شبیه به این را خوردند نه گول این سخنان را! و اشتباه بعدیشان هم این بود که در پی فهم نادرستشان از حقیقت راستین، قید اصل و فرع آن را زدند درحالی که هرگز حتی به حدود معنای درست آن، نزدیک هم نشده بودند! حالا آیا ما مقصریم که آنها قدرت تشخیص بین اصل و تقلبی را نداشتند و ندارند و هر بار هم با نادانی و بیسوادی و خودخواهیشان از تمیز حقیقت با عدم آن باز میمانند؟!
منکسر
آنها که در تواریخ شما ثبت شده و نمایندگان ظاهری «او» در هزاران سال پیش بر زمین بودند، صدی یک هم درستکار نبودند... تنها تیشه به ریشهی آشکارگی حقیقت زدند، فرصتها را سوزاندند، بخشی از واقعیت جهان پیدا را رقم زدند و درنهایت، خودشان را آشکار کردند و گذشتند. بزرگترین فریب زمانهی تو همین است که همرنگ شدن جاهلانه در سطح تودهها را از تو میخواهد، در حالی که انسان برای زیستن تودهوار آفریده نشده است! انسان آمده تا در فردیّت خودش بگوید، بسازد، همراه شود و برود.
bilijacks
آزادی مطلق، هرگز وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت. خطوط قرمزی هستند که همیشگیاند، منتها ما امروز به جایی رسیدهایم که این خطوط به خیلی دوردستها رفتهاند. دایرهها تا آنجا باز شده و افق عقاید، طوری گسترده به نظر میرسد که گاهی مردم فکر میکنند که دیگر مطلقاً آزادند. اما همیشه نقطههایی هستند که حساسیت سازند.
bilijacks
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان