بریدههایی از کتاب مارتین هایدگر: هستی و زمان
۳٫۶
(۱۹)
داستان هر زندگی متمرکز صورتی دارد که تقدیر نامیده میشود. اما تقدیر امری خصوصی نیست. برعکس، برای آنکه یک فرد زندگی خود را بهمثابهٔ تقدیر زندگی کند باید همچنین بفهمد زندگیاش بهنحوی جداییناپذیر با زندگی دیگران، با داستان شکوفایی «یک جامعه، یا یک قوم» گره خورده است
میلاد پرنیانی
هیچچیز در سرچشمه یا بنیان هستی ما وجود ندارد که بتواند به ما تضمین دهد که در مسیر درست هستیم، و هیچچیز در پایان سفر زندگی ما وجود ندارد که بتواند به ما اطمینان دهد که بهشایستگی زندگی کردهایم.
میلاد پرنیانی
توأمان با این فرض آرام میگیریم که داریم خوب زندگی میکنیم، زیرا «داریم همان کاری را انجام میدهیم که کسان دیگر انجام میدهند» (BT: ۲۲۲-۳). در همهٔ این موارد، ما از خویشتن خویش بیگانه شدهایم
میلاد پرنیانی
هستی خودِ زمان است
میلاد پرنیانی
ادعای وی این است که ما بجای اندیشیدن به انسانها بهمثابهٔ افراد، اشخاص، خودها یا سوژهها، یا حتی بهمثابهٔ جماعات، باید به اگزیستانس انسانی همچون ظهور یک «فضای <بازِ> معنا» بیندیشیم
کاربر ۲۸۱۵۳۷۷
در بخش عمدهای از زندگی عملیِ هرروزهٔ ما، هستی ما با در-جهان-هستن خصلتنمایی میشود، بدین معنا که چنان در بهکارگیری ابزارهای آشنا جذب یا غرق شدهایم که بههیچوجه بین مؤلفهٔ «خود» و موجوداتی که در پیرامونمان مییابیم تعارضی درنمیگیرد.
علی۱۳۵۷
اما این فرض در باب هستیِ «آنچه-هست» تا چه حد بدیهی است؟ به نظر میرسد که این فرض برای سنگها و دیگر اعیان فیزیکی معنادار باشد، ولی برای اشیاء دیگر اصلاً کارساز نیست. چگونه برداشت جوهرباورانه از هستی در فهم رویداد تاریخیای مانند جنگ جهانی اول کمکمان میکند؟ آیا آن جنگ هنوز وجود دارد؟ جوهر آن چه بود؟ به هستندگانی نظیر عدالت، عشق، زیبایی و نفرت فکر کنید. آیا اینها جوهری دارند؟ آیا مکانی را اشغال میکنند؟ با وجود این، بیتردید عشق وجود دارد! از این منظر، هستندگان خیالی چه هستند؟ اعداد چه هستند؟ سمفونیها؟ حتی به نظر میرسد که انسانها را نیز نمیتوان با تشخیص جوهری که آنها را میسازد بهنحوی بسنده تعریف کرد.
علی۱۳۵۷
پس انسان یک انکشاف یا گشودگی است که در پرتو آن هر چیزی، از جمله «خودها» و «اشخاص»، میتواند بهمثابهٔ موجودی از گونهای خاص کشف شود.
فی. ا
ما بجای اندیشیدن به انسانها بهمثابهٔ افراد، اشخاص، خودها یا سوژهها، یا حتی بهمثابهٔ جماعات، باید به اگزیستانس انسانی همچون ظهور یک «فضای <بازِ> معنا» بیندیشیم
فی. ا
فرد برای خودینه زیستن (۱) باید با شفافیت، شرافتمندی و ثبات قدمْ خود را بهسوی تحقق داستان زندگیاش هدایت کند، و (۲) باید مسئولیت آنچه را که زندگیاش بدان میانجامد بپذیرد، و با پیش بردن (یا «از سر گرفتن») آنچه بر دوش او گذاشته شده قاطعانه به تعهدات تعیینکننده و برگزیدهٔ زندگی خود وفادار بماند.
محمد حسین
حجم
۱۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۱۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
قیمت:
۱۱,۰۰۰
۵,۵۰۰۵۰%
تومان