بریدههایی از کتاب یادداشتهای امیراسدالله علم؛ دفتر دوم
۴٫۱
(۲۲)
سازمانهای بینالمللی نشان دادند که در هیچ موقعی به درد هیچ کس نخوردند.
در پهلوی گوش و همسایگی خودمان اتفاقهای مهمی افتاده است، چه جنگ اعراب و اسرائیل، در دو دفعه، و چه جنگ قبرس، و دیدیم کسی به درد هیچ کس نخورد. آن کس که زد، میزند و آن کس که خورد، میخورد، و همین!
🌱ehsan
از مذاکرات مسکو جویا شدم. فرمودند بسیار عالی بود. اول که با هم روبهرو شدیم، آنها خور و پفی کردند، سخت به دهانشان کوبیدم. به من گفتند این همه اسلحه برای چه میخرید و خریدهاید؟ برای کی و برعلیه کی؟ پیمان سنتو را چرا زنده میکنید و برای چه؟ ما نسبت به این همه مسائل سوءظن داریم و قویا به خودحق میدهیم که سوءظن داشته باشیم. من در جواب گفتم، میخواهید سوءظن داشته باشید، میخواهید نداشته باشید، ولی حق ندارید از من بپرسید که چرا کشور خودم را قوی میکنم. هیچ کس حق ندارد نسبت به این مسائل در کار کشور دیگر مداخله کند. میزان اسلحه و قدرتی که طرف احتیاج من است، خودم میدانم و بس. برای چه این کار را میکنم هم نمیخواهم توضیح بدهم
ناصر جباری
ارکان مهم کشور ما مذهب شیعه اثنیعشری، زبان فارسی و رژیم سلطنتی است، به هر سه باید به یک جور توجهّ شود.
ناصر جباری
ناصر عامری رئیس حزب مردم پیش من آمده بود که پول که ندارم و کسی به من پول نمیدهد. اجازه حرف زدن که ندارم. روزنامهها هم که باید دائما تعریف بنویسد، من چه طور اشخاص را در این حزب جمع بکنم؟ آش و پلویی هم که برای افراد در میان نیست. به شاهنشاه عرض کن، یا بکش، یا چینهده، یا از قفس آزاد کن!
🌱ehsan
ظهر برای نیمساعتی جلسه هیئت امناء خانههای فرهنگ روستایی را داشتم و جای بسی تأسف من شد که وقتی جویا شدم در دهات چه قدر برق و آب آشامیدنی داریم، معلوم شد یک درصد دهات ایران آب آشامیدنی تمیز دارند، البتّه چون در ایران قنات و چاه هست اشکال زیاد در این زمینه نیست ولی چهاردرصد دهات ایران برق دارند. خیلی عجیب است و جای تأسف. قطعاً شنبه به شاه عرض میکنم که با این پیشرفتهای کشور این ارقام غیرقابل قبول میباشند.
🌱ehsan
صبح ۱۵ خرداد هم که اول با تلفن از من سوآل فرمودید حالا که انقلاب شده، چه میخواهی بکنی، من عرض کردم توپ و تفنگ در دست من است... آنها را پاره میکنم. از ته دل خندیدید و فرمودید موافقم و پشت تو هستم. اگر کمی تزلزل در اعلیحضرت بود من چه غلطی میتوانستم بکنم؟ همه چیز به باد رفته بود. فرمودند، بلی همان آخوندهای ... ما را میخوردند و تو نمیدانی که انتظام و علاء با چه وضعی پیش من آمدند. سر من داد زدند که بس است، بس است، آدمکشی بس است! دولت را بیندازید، با آخوندها کنار بیایید. بعد که من حرف آنها را شنیدم، آنها را از اتاق بیرون کردم و تو را خواستم و آن دستورات را دادم
کاربر ۲۹۶۴۷۳۹
عرض کردم، کتاب اولین مسافرت اعلیحضرت رضاشاه کبیر به مازندران خیلی جالب است و حتی صاحب دکترین و برنامه و همه چیز است. میخواهم بدهم چاپ کنند. فقط یک فصل کوچکی در مورد جداشدن دین از سیاست عنوان شده، نمیدانم اجازه میفرمایید چاپ کنم؟ فرمودند، چه میگویند؟ عرض کردم، میفرمایند وقتی دین با سیاست مخلوط شد، هر دو طرف صدمه میبیند، یعنی نه دین دین میشود، نه سیاست سیاست و هر دو ناچار در گودال عوامفریبی و ظاهرسازی میافتند. فرمودند، این که عیب ندارد، چاپ کنید.
ناصر جباری
اولین نیروگاه اتمی ایران که در بوشهر در دست ساختمان است مورد بازدید قرار گرفت. ۱۲۰۰ مگاوات برق تولید خواهد کرد. خیلی عالی بود یکی از بزرگترین در دنیا. شاهنشاه خیلی خوشحال شدند. فرمودند، خواب میبینم که این پنج سال آینده زودتر بگذرد و ما این مرکز را زودتر افتتاح کنیم. ماشاءاللّه به این علاقه شاهنشاه
ناصر جباری
سناتور ماک گاورن گزارشی که پس از مراجعت از خاورمیانه به سنا داده بود برای شاهنشاه فرستاده بود، من خلاصه کرده بودم. البتّه خیلی تعریف از ایران داشت ولی در آخر گفته بود در مورد تحویل اسلحه به ایران باید آمریکا احتیاط را مراعات کند چون ممکن است روزی به ضرر عربستان سعودی تمام شود
ناصر جباری
یک ساعت و نیم کارهای جاری عقبافتاده را به عرض رساندم. مطلب مهمی نبود، جز آن که امر فرمودند به شیعیان لبنان محرمانه کمک پولی و اسلحه بکنیم
ناصر جباری
حجم
۱۶٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۷۸ صفحه
حجم
۱۶٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۷۸ صفحه
قیمت:
۲۴۲,۰۰۰
۱۲۱,۰۰۰۵۰%
تومان