کتاب من سم هستم
معرفی کتاب من سم هستم
کتاب «من سم هستم» نوشتۀ داستین ثائو و ترجمۀ فریبا شیخ الاسلامی است و انتشارات نگاه آشنا آن را منتشر کرده است. من سم هستم، رمانی خواندنی، عاشقانه، فانتزی، جذاب و غمانگیز برای ردۀ سنی نوجوانان است.
درباره کتاب من سم هستم
من سم هستم با مرور خاطرات جولی دختر هفدهسالهای آغاز میشود که مدام روزهایی را که با سم، عشق زندگیاش سپری میکرد را بهخاطر میآورد. من سم هستم دربارۀ دختری به نام جولی است که در یک کتابفروشی کار می کند. او با پسری به نام سم آشنا میشود که در یک کافه مشغول به کار است. آنها در کلاس زبان انگلیسی هم کلاسی هستند و بهتدریج عاشق یکدیگر میشوند بهطوریکه جولی تمام زندگیاش را بر اساس آیندهای که قرار است با سم داشته باشد برنامهریزی میکند؛ اما ناگهان تصادف و مرگ سم همۀ رؤیاها و آرزوهایش را از بین میبرد.
من سم هستم داستانی دربارۀ عشق، حسرت، اندوه و ازدستدادن است. این رمان پرکشش و جذاب به شیوۀ اولشخص روایت میشود و جولی کسی است که خواننده داستان از نگاه او میبیند. نویسنده در این شیوه محدودیتی قائل نشده و اجازه میدهد تا خواننده با احساسات، غم و اندوهی که جولی پس از تصادف و مرگ زندگیاش تجربه می کند مواجه شود به همین دلیل است که احتمالاً اشک خواننده در خواهد آمد! نویسندۀ رمان سم هستم به شیوهای خلاقانه خواننده را در موقعیتی عجیب قرار میدهد آن هم زمانی که به جولی فرصت میدهد تا با سم که مرده است از طریق تلفن ارتباط برقرار کند. رمان من سم هستم یکی از کتابهای پرفروش نیویورکتایمز است و در سال ۲۰۲۱، Cosmo.com آن را بهعنوان بهترین کتاب سال نوجوانان انتخاب کرد.
خواندن کتاب من سم هستم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به نوجوانان و علاقهمندان به رمانهای فانتزی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب من سم هستم
«شنیدهام با گذر زمان تحمل همه چیز راحتتر میشود؛ اما نگاهکردن به این یادگاریها هر روز برایم سختتر میشود. حتی اینقدر دستم میلرزد که یک عکس را هم بهزور نگه میدارم. همیشه فکرم پیش اوست. سم، به نظرم هنوز هستی و دوباره میبینمت. بعد از جمعکردن همه چیز، نگاهی به اتاق میاندازم. هرگز نمیدانستم دوروبرم پر از نشانههایش است. حس میکنم دچار خلأ شدهام. انگار چیزی را گمکردهام. قبل از برداشتن جعبه و بیرون رفتن از اتاق چند بار نفس عمیق میکشم. این هفته اولینبار است که موفق شدهام قبل از ظهر از تختم پایین بیایم. هنوز از اتاق دور نشدهام که میبینم چیزی یادم رفته. ژاکت سم که در کمدم مانده و یادم رفت برگردانمش بیشتر از همه چیز من را یاد او میاندازد. بهخاطر بارانی که میآمد پوشیدمش تا خیس نشوم. هنوز رطوبت دارد. حیف نیست آن را دور بیندازم؟ اصلاً چرا همه چیز رفتنی است؟»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
از نظر من این یه کتاب عالی و خوب میتونه باشه و اگه سم تا آخر داستان زنده بمونه داستان بهترم میشه ولی از نظر من کار جولی اصلا خوب نبود اون نباید انقد سم رو اذیت میکرد و نباید
این کتاب را توصیه میکنم اول از همه که من این کتاب را با نسخه چاپی خواندم و واقعا کتاب تاثیر گذاری بود کتاب جالب این کتاب رو به کسایی که کسی رو از دست دادن پیشنهاد میکنن ما در این
کتاب جالبیه بخونید.