دانلود و خرید کتاب مَحرم الیف شافاک ترجمه صابر حسینی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب مَحرم اثر الیف شافاک

کتاب مَحرم

نویسنده:الیف شافاک
انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۲.۲از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مَحرم

رمان فلسفی- عرفانی «مَحرم»، اثر الیف شافاک(-۱۹۷۱)، جایزه بهترین رمان اتحادیه نویسندگان ترکیه در سال ۲۰۰۰ را از آن نویسنده خود کرده‌است. شافاک نویسنده‌ای است با ذهنی سیال که در آن‌واحد می‌تواند هم در گذشته سیر کند هم درحال. «محرم» با رویای یک زن آغاز می‌شود. زنی که بالنی در حال پرواز را در آسمان می‌بیند. داستان در چند برهه‌ی زمانی اتفاق می‌افتد: استانبول ۱۹۸۰، استانبول سال ۱۹۹۹، استانبول ۱۸۸۵، سیبری ۱۶۴۸ و فرانسه‌ی سال ۱۸۶۸. میان اتفاقاتی که در این مکان‌ها روی می‌دهد، ارتباطی موضوعی وجود دارد و در تمام این بخش‌ها، نویسنده محرمیت و رازی را زیر ذره‌بین قرار داده است که دیگران آن را پایمال کرده‌اند. از نگاه او چیزهایی وجود دارند که نباید دیده شوند.این رازهای بزرگ می‌توانند اسرار آفرینش، رازهای شخصی زندگی افراد، حریم خصوصی اشخاص و... باشند. گاهی دیدن و دیده شدن، نظم و نظام آن‌چه را که باید آن‌گونه باشد به‌هم می‌زند و ما را به گمان و اشتباه وامی‌دارد. گاهی ما می‌پنداریم آن‌چه را که می‌بینیم حقیقت است. دریغا که حقیقت پشت پرده‌ها مانده و آن‌چه دیده شده، سایه‌ای از حقیقت نبوده است. شافاک در طول رمان خویش، زیرکانه به توضیح محدودیت چشم در دیدن حقایق پرداخته است. رمان تم عرفانی و فلسفی محض دارد؛ هرچند رد پای عرفان و فلسفه در این کار کاملاً مشهود است، شاید بیش از این‌که بخواهیم اثر را از دید عرفانی بررسی کنیم، باید از دید فردی و اجتماعی زیر ذره‌بین قرار دهیم. انسان‌ها در زندگی خود حریم‌هایی دارند. زندگی‌هایی که دوست دارند کمتر در مقابل چشم‌ها قرار بگیرد. محرمیتی که فقط خودشان از اسرارش باخبر باشند. بخشی از داستان: در خواب، بالنی در حال پرواز می‌دیدم. در سینه‌ی آسمانِ خاکستری بود؛ میان ابرهای سفید، در سایه‌ی خورشید طلایی. من به پشت‌بام رفته بودم. داشتم بالنی را که در ارتفاع پایین پرواز می‌کرد، تماشا می‌کردم که ناگهان بادی شدید وزیدن گرفت. در اثر آن باد ناگهانی به‌تلاطم افتادیم. غبارهای سیاهی از روی زمین به هوا بلند شد. بالنِ پرنده، با سرعت داشت ارتفاع از دست می‌داد. برای این‌که از جلوی چشمم ناپدید نشود، با تمام نیرویم، بر روی پشت‌بام‌ها می‌دویدم...
معرفی نویسنده
عکس الیف شافاک
الیف شافاک
ترکیه‌ای | تولد ۱۹۷۱

الیف شافاک ترک-بریتانیایی زاده‌ی ۲۵ اکتبر ۱۹۷۱ در شهر استراسبورگ فرانسه؛ رمان‌نویس، مقاله‌نویس، سخنران، فعال سیاسی و فعال در حوزه‌ی حقوق زنان و اقلیت‌ها است. شافاک همچنین دارای مدرک دکترای علوم سیاسی است.

نظرات کاربران

sara
۱۳۹۷/۰۸/۱۶

خیلی جالب و جذاب نبود 😑

farzan
۱۳۹۷/۰۴/۲۹

یک سختیدر کتاب وجود داره ارتباط برقرار کردن به نظرسخت میرسه مدلی از سردرگمی

honey
۱۳۹۷/۱۰/۱۷

با اینکه کتاب برام جذاب نبود اما تا آخر مطالعه کردم.اصلا خوب نبود.تم عرفانی فلسفی هم نداشت.ارتباط موضوعی بخش ها هم وجود نداره.....به نظرم کتاب بی محتوا یی هست

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۳)
«کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر و شیر»
فاطمه
«مردم عقل‌شان در چشم‌شان است.»
فاطمه
زمان همیشه به‌سمت سرانجام خویش می‌رود و به این دلیل هر بالنی بالاخره می‌ترکد و روزی می‌رسد که هر رازی خودش را لو می‌دهد.
رامین
حضرت لوت به روبه‌رویش نگاه کرد و با عصبانیت فریاد زد: «چرا برگشتی و به شهری که گرفتار مجازات خداوند شده نگاه کردی؟ چرا به شهری که آن را پشت سر گذاشته‌ای برگشتی و نگاه کردی؟ بگو ببینم، انسان چرا برای آخرین بار برمی‌گردد و به چیزی که آن را ترک کرده نگاه می‌کند؟»
رامین
«کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر و شیر»
دختر دریا
نگاه مردم به یک آدم چاق، با نگاه‌شان به یک آدم با ظاهری عادی متفاوت است.
فاطمه
چیزی که به آن عشق می‌گویند، از لحظه‌ای که بودنش دلیلی پیدا می‌کند، محکوم به نابودی است.
رامین
فراموش کردن همه‌چیز ممکن نیست. چشم می‌تواند در این زندگی همه‌چیز را فراموش کند، اما نمی‌تواند دیده‌هایش را از ذهن بیرون بکشد. اگر شاهدها نباشند، انسان می‌تواند گذشته‌اش را فراموش کند. اگر شاهدها باشند، وضع فرق می‌کند. چراکه هرکدام از نگاه‌های آن‌ها یک اتهام است؛ وجودشان مانعی در فراموش کردن است.
رامین
سرانجامِ هر فشاری گشایشی وجود داشت. زندگی آن‌جایی که به‌پایان می‌رسید، آغاز می‌شد.
رامین
پشت هر قفس، چشم‌های کنجکاوی وجود دارد.
دختر دریا

حجم

۲۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان