بریدههایی از کتاب عقل ساد
۳٫۶
(۹)
“فلاکت انسان تنها از یک چیز ناشی میشود: اینکه نمیتواند با آرامش در یک اتاق بماند.” پس از چهار قرن، این سطر درخشان از کتابِ تأملاتِ پاسکال، هنوز هم ذرهای از حقیقت خود را از دست نداده است: در همین لحظهای که این جمله را میخوانید، میلیونها نفر در سرتاسر جهان، اضطرابِ سکون و تنهاییِ خود را با ضربگرفتن روی میز، با عوضکردنِ بیهدفِ کانالهای تلویزیون، با بطالتِ کلیکهای بیهدف، با بوقزدن پشتِ فرمانِ اتومبیل، با رفتوآمدهای بیمعنا در هزارتویِ منوهای موبایل فراموش میکنند. قرنِ دوزخیِ بیست و یک، تنها راههای پاککردنِ صورتمسئله را بیشتر، رنگارنگتر و هموارتر کرده است، قرنی که اتوپیایِ روشنگری را به یک شهربازیِ بزرگ تبدیل کرده است.
مریم کوهی
“فلاکت انسان تنها از یک چیز ناشی میشود: اینکه نمیتواند با آرامش در یک اتاق بماند.”
niloufar.dh
پس واقعیت دارد که پارسایی مسبب بدبختی انسانهاست، اما نه به این دلیل که آنها را در معرض رخدادهای ناگوار میگذارد، بلکه اگر پارسایی را حذف کنیم، هر آنچه بدبختی بوده به فرصتی برای لذت بردن بدل میشود و عذاب نیز بدل به لذت شهوانی میشود.
مریم کوهی
اتفاقاً جایی که در آن هیچ احترامی نیست، بیحرمتی هم در کار نیست. و [نیز نشان میدهد] آنجا که بیحرمتی فراوان است، احترام بیش از حد است.
مریم کوهی
قطعاً ساد بهصورت عمیقی به این یقین رسیده که انسانِ مطلقاً خودخواه هرگز نمیتواند به بدبختی بیفتد؛ به عبارت بهتر او در نهایتِ خوشبختی خواهد بود و همیشه، بدون استثنا، همانطور خواهد ماند. آیا این تفکری دیوانهوار است؟ شاید. اما این تفکر در او با نیروهایی چنان خشونتبار پیوند خورده است که ایدههای حامی این نیروها را با اجتنابناپذیر جلوه دادنشان محقق میکند. در واقع، این قطعیت نمیتواند بهنحوی نظری و خالی از اشکال [به یک عقیده] بدل شود. او به راهحلهای بسیاری متوسل میشود، آنها را بیوقفه امتحان میکند، هر چند هیچکدام نمیتوانند او را راضی کنند.
مریم کوهی
«هر آدمِ بااستعدادی که سلیقه و اخلاقیات عجیب و غیرمتعارف داشته باشد بیمار است.»
ائمه
«قدرت در این جامعه بیش از هر چیز، حقِ گرفتن است: گرفتنِ چیزها، زمان، بدنها و سرانجام زندگی؛ اوج این قدرت در تصاحب زندگی برای حذف آن بود.»
ar_man
«فقط جنایت است که درهای زندگی را به روی فقرا میگشاید، شرارت پاداش آنهاست
ar_man
دنیا همین است: چند نفر که از طبقۀ بالای اجتماع برخاستهاند، [قدرت را در اختیار دارند] و دور و بر آنها تا دوردستها، غباری بینام و نشان و تعدادی بیشمار از افرادی به چشم میخورد که نه هیچ حقی دارند و نه هیچ قدرتی. خب، ببینیم بر سر قانون خودخواهی مطلق چه میآید؟ قهرمانِ ساد میگوید: من کاری میکنم که خوشم میآید، چیزی جز لذتم نمیشناسم و برای حفظ و تضمینِ دست یافتن به آن، دیگران را شکنجه میدهم و میکُشم. مرا با سرنوشتی تهدید میکنید که در آن روزی به کسی برخورد کنم که مایۀ خوشبختیاش این باشد که مرا شکنجه کند و بکشد. اما من درست [همان] قدرتی را به دست میآورم که در مقابل این تهدید مرا فراتر قرار دهد.
مریم کوهی
برابری موجودات، حقِ در اختیارداشتنِ یکسانِ همۀ موجودات است: آزادی یعنی هر کس را مطیع خواستهها و آرزوهای خویش ساختن.
با ملاحظۀ فرمولهایی مشابه که از پی هم میآیند، گویی در عقلِ ساد نوعی نقص به چشم میخورد؛ یک فقدان، یک جور دیوانگی. تفکری را احساس میکنیم که عمیقاً مشوش شده و بهصورت عجیبی روی خلأ معلق مانده است، اما ناگهان منطق کنترل اوضاع را در دست میگیرد و ایرادات ما ناپدید شده و نظام [سادی] تدریجاً شکل میگیرد.
مریم کوهی
حجم
۱۲۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱۲۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
قیمت:
۶۳,۷۰۰
تومان