بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مجمع مردگان (سه‌گانه شهر: جلد ۱) | طاقچه
کتاب مجمع مردگان (سه‌گانه شهر: جلد ۱) اثر دارن شان

بریده‌هایی از کتاب مجمع مردگان (سه‌گانه شهر: جلد ۱)

نویسنده:دارن شان
امتیاز:
۴.۴از ۱۱۲ رأی
۴٫۴
(۱۱۲)
هیچوقت وانمود نکن بیشتر از حد خودت می‌فهمی.
Pariya
هیچ لزومی نداره خودتو دانای مطلق بدونی. جهالت محافظه‌کارانه هیچ اشکالی نداره. اگه آدم فکر کنه که همه چیزُ می‌دونه، دیگه به خودش زحمت یاد گرفتنُ نمیده.»
-Dny.͜.
مادرم منو به سمت مواد کشوند و سعی کرد منو گرفتار کنه و پول بیشتری ازم بگیره. ولی من احمق نبودم. می‌دونستم مواد چیه و چه بلایی می‌تونه سرِ آدم بیاره. پس به سمتش نرفتم.
-Dny.͜.
گهگاهی ممکنه بسوزی. من خیلی سوختم. یکی‌دوبار هم جزغاله شدم. باید یاد بگیری با آتش زندگی کنی. چون اگه بخوای زیاد فکرکنی و عادلانه بازی کنی، برای همیشه توی افسون اعجاب‌انگیزش گم میشی.
IDK
اگه آدم فکر کنه که همه چیزُ می‌دونه، دیگه به خودش زحمت یاد گرفتنُ نمیده.»
IDK
امروز بعدازظهر با دوتا از سردسته‌های آشوبگرِ گانگستر قرار ملاقات دارم. آنها با هم همدست شده‌اند و نقشه کشیدند تا مرا سربه‌نیست کنند. فکرکنم در ملاقات امروز مرا بکشند. احتمالاً اجازه می‌دهم این کار را انجام دهند؛ کمی خنده برای سلامتی مفید است.
arash
قبل از اینکه کوسهٔ دریا شوی، می‌بایست ماهیِ بزرگ بودن در یک برکه را یاد بگیری.
._.
اگر کاردینال بازویش را نیشگون می‌گرفت، دیوارهای شهر کبود می‌شدند.
Amir
فیلم‌ها همیشه امنیت خاصی دارن. اونان نمی‌تونن مثل زندگی واقعی به آدم آسیب برسونن.
Pariya
آن روز برای من، یک روز روشن و خوش آب و هوا بود؛ مثل یک بوم نقاشی که رؤیاها در آن به حقیقت تبدیل می‌شوند.
Pariya

حجم

۳۴۴٫۰ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۶۰۵ صفحه

حجم

۳۴۴٫۰ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۶۰۵ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۸صفحه بعد