بریدههایی از کتاب رستخیز
۳٫۹
(۴۵)
وقتی رسیدم به خانه دیگر شکسته و درب و داغان نبودم. خوشحال هم نبودم. غمگین بودم. یک جور غم آرام بیآزار آشنا.
سلما
گاهی عبارتی ساده برایم روضهای طولانی میشود که هیچگاه از ذهنم نمیرود، باری که همیشه روی شانههایم میماند
میـمْ.سَتّـ'ارے
«روضهخون اگه خودش آتیش نگرفته باشه، آتیش نمیزنه.
میـمْ.سَتّـ'ارے
خانم یان چشمش به نوشتههای روی خورجین افتاد. پرسید «این چیه؟ قرآنه؟ عربیه؟»
همانطور که دوچرخه را آماده میکردم، گفتم «نه، قرآن نیست. به فارسی نوشته حسین.»
«آهان، اسم خودتو نوشتی!»
خواستم بگویم بله و خودم را خلاص کنم __ خیلی سردم بود و میخواستم زودتر راه بیفتم و رکاب بزنم تا بدنم گرم شود __ ولی نتوانستم. گفتم «نه. اسم من نیست. شبیه اسم منه ولی... اسم یه نفر دیگهست. نوشته یا حسین! یعنی... یعنی انگار داری حسین رو صدا میزنی.»
خانم یان بیشتر گیج شد. «صداش میزنی؟ چرا صداش میزنی؟»
سلما
مگر میشود کسی برای اولین بار قلبش در کربلا بتپد و اسمش چیز دیگری باشد؟ «حسین جان.» آخر حسین (ع) جان عالم است.
حميد
من با جزئیات زندگی میکنم. به همهٔ جزئیات اتفاقها محتاجم. وقتی بخشی از آنها را ندارم، انگار کلِ اتفاق را ندارم. گاهی اتفاقی که به خاطر میآورم شبیه اصلش نیست ولی راضیام، چون همهٔ جزئیات را دارد، جزئیاتی که با هم چفت میشوند.
F313
به خدا سپرده بودم اشکهای بیموقع را پیش خودش امانت نگه دارد و کمِ من را به کَرمش هر جا صلاح دانست خرج کند.
احسان
«خلق الله للحروب رجالاً و رجالاً لقصعه و ثرید.»
خداوند مردانی را برای جنگها آفریده و مردانی را برای کاسهلیسی و آبگوشتخوری.
میم.قاف
«در این روزگار ظلمت، هریک از ما باید راهی پیدا کنیم برای رسیدن به محضر حضرت صاحبالزمان (عج).»
میم.قاف
من مثل چوب توی دستم بیحرکتم. صدبار شعر صبحدم را شنیدهام، هزار بار از بچگی تا این ساعت اسمش را آوردهاند ولی نمیدانستم کِی، کجا، توی چه ثانیه و لحظهای از گردش زمین و عوالم دیگر، به چه قصدی میخوانندش. یکباره و به قطع و یقین و به جان و نفَس، ایستادهام دمِ ثانیههای اولِ صبح عاشورایی که تمام ماجرا قرار است اتفاق بیفتد. این همان خورشیدیست که ای کاش برنمیآمد. فکر میکنم ممکن بود التماسها کارگر بیفتد، خورشید برنیاید و دمدمای ظهر، روی خاک، توی بیابان، خون ریخته نشود. خونها، اندامها، رگها، جویها. کِی دیدهام کسی لای «حی علی خیرالعمل» هقهق بزند؟ کِی کسی با اذان روضه گفته است؟ اذان صبحِ چه روزی خودش خالیخالی روضه است؟
سلما
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۳۱,۲۰۰۲۰%
تومان