بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اورلیا | طاقچه
کتاب اورلیا اثر ژرار دو نروال

بریده‌هایی از کتاب اورلیا

۴٫۴
(۲۷)
هرکسی از ما می‌تواند خاطراتش را برای عمیق‌ترین احساسی که تجربه کرده جستجو کند‌، بزرگ‌ترین زخمی که سرنوشت بر روحش زده. این تصمیمی برای زندگی یا مرگ است
همچنان خواهم خواند...
رؤیاهای ما زندگی دوم‌مان هستند
همچنان خواهم خواند...
دوستم وقتی دید تلاش‌هایش فایده‌ای ندارد، رهایم کرد. بدون شک تصور می‌کرد من اسیر افکاری شده‌ام که با قدم‌زدن خوب خواهم شد. وقتی تنها شدم، خودم را جمع‌وجور کردم و دوباره در مسیر ستاره‌ای به راه افتادم که هرگز چشم از آن برنداشته بودم
ســحــر
من امید بیشتری به نیکی خدا دارم. شاید ما داریم به آن زمان پیش‌بینی‌شده‌ای نزدیک می‌شویم که علم، پس از تکمیل چرخه‌ی تحلیل و ساختش از باور و نفی، قادر خواهد بود خودش را پالایش کند و شهر شگفت‌انگیز آینده را روی خرابه‌ها بسازد...
raha
حقیقت نمی‌تواند مانند ذهن از بین برود، اما می‌تواند بر اساس خیر و شر تغییر کند
narges
"عجب حماقتی‌ست که هم‌چنان عشق افلاطونی‌ات به زنی را ادامه بدهی که دیگر عاشق تو نیست، این نتیجه‌ی شوم کتاب خواندن‌های توست، تو استعاره‌ی شعرها را خیلی جدی گرفته‌ای و یک «لاورا» یا «بئاتریس» از یک زن معمولی ساخته‌ای، از یک زن زنده... تو او را به‌محض یک عشق جدید فراموش خواهی کرد."
raha
با گریه گفتم: " نه من به بهشت تو تعلق ندارم. آن‌ها آنجا در آن ستاره منتظر من هستند. آن‌ها قبل از این بشارتی که تو به من داده‌ای، وجود داشته‌اند. بگذار بروم پیش آن‌ها، چون کسی که عاشقش هستم پیش آن‌هاست و تنها آنجاست که دوباره همدیگر را خواهیم دید."
ســحــر
خواب یک‌سوم زندگی ما را دربرمی‌گیرد. مرهمی بر غم‌های روز است و رنج‌ها را تسکین می‌دهد؛ اما من هیچ‌گاه در خواب احساس آرامش نداشته‌ام. برای چند ثانیه بی‌حسم، سپس زندگی دیگری شروع می‌شود، رها از قیدوبندهای زمان و مکان و بی‌شک شبیه به آن حالی که بعد از مرگ منتظر ماست؛ که می‌داند که بین آن دو زندگی ارتباطی نباشد و این‌که آیا برای روح ممکن نیست که هم‌اکنون آن‌ها را یکی کند؟"
همچنان خواهم خواند...
اخیراً به کسی بی‌احترامی کرده بودم، اما صرفاً از روی سهل‌انگاری. ولی رفتم تا از او عذرخواهی کنم. لذتی که از این کار به دست آوردم خوبی زیادی برایم به همراه داشت؛ بعدازآن دلیلی برای زندگی و کار و علاقه‌ی جدیدی به دنیا داشتم.
Amir Reza Rashidfarokhi
وقتی روح، با تردید بین زندگی و رؤیا می‌لغزد، بین پریشانی ذهن و بازگشت به افکاری آرام، باید در اندیشه‌های مذهبی به دنبال آرامش بگردیم؛ چنین چیزی را در هیچ فلسفه‌ای پیدا نکرده‌ام که فقط پندهای خودخواهانه به انسان بدهد یا درنهایت آن اصول دوگانه را، تجربه‌ی خالی و ظن تلخ. اصولی که با از بین بردن قدرت احساس، در برابر غم‌های اخلاقی می‌ایستد. مثل عمل جراحی، فقط می‌تواند عضو دردناک را بیرون بیاورد؛ اما برای ما که در زمان انقلاب‌ها و طوفان‌ها متولدشده‌ایم، زمانی که تمام باور‌ها شکسته شده بود، -این اندیشه‌ها در بهترین حالت توسط رسوم گنگی که افراد اندکی رعایتش می‌کردند مطرح شد.
raha

حجم

۸۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۶ صفحه

حجم

۸۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد