بریده‌هایی از کتاب راز

هرچه بیشتر درباره‌ی چیزی که «نمی‌خواهی» فکر کنی و به آن توجه کنی، آن چیز به زندگی تو نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود.

جهان، دربرگیرنده است و هرگز بیرون نمی‌راند. هیچ‌چیز از دایره‌یِ فراگیر قانون جذب بیرون نمی‌ماند. زندگی تو آیینه‌یِ فکرهای عمده‌ی توست. هر چیزی با کمک قانون جذب عمل می‌کند. تفاوت آدم‌ها با چیزهای دیگر جهان این است که آدم‌ها از قدرت تشخیص برخوردارند. آدم‌ها می‌توانند اراده‌یِ آزاد خود را به کار ببندند و فکرهای خود را انتخاب کنند. آن‌ها قدرت این را دارند که سنجیده فکر کنند و با فکرهای سنجیده‌یِ خود زندگی‌شان را آنچنان که دوست دارند بسازند.

تو مانند آهن‌ربا همه‌چیز را جذب خود می‌کنی. به هر چه فکر می‌کنی، آن را در واقعیت می‌سازی. تمامی زندگی تو چیزی نیست جز تجسم فکرهای تو.

اگر از راه درست دور می‌شدم، این بیراهه مرا متوجه‌یِ چیزی می‌کرد و آن‌چیز مرا به استادی دیگر رهنمون می‌شد.

غول پر قدرت قانون جذب خدمتکار توست. این غول قدرتمند به فکرهای تو پاسخ می‌دهد و کاری به محتوای فکرهای تو ندارد. به هرچه فکر می‌کنی

قانون جذب را می‌توان در همه‌جا مشاهده کرد. تو همه‌چیز را به سوی خود می‌کشانی ــ آدم‌ها، شغل، اوضاع و احوال، سلامتی، ثروت، بدهی، شادمانی، اتومبیلی که آن را می‌رانی، دوستانی که به دور خود جمع می‌کنی. تو مانند آهن‌ربا همه‌چیز را جذب خود می‌کنی. به هر چه فکر می‌کنی، آن را در واقعیت می‌سازی. تمامی زندگی تو چیزی نیست جز تجسم فکرهای تو.