دانلود و خرید کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت بیونگ چول هان ترجمه محمد معماریان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت اثر بیونگ چول هان

کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت

معرفی کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت

کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت اثر بیونگ چول هان و ترجمه‌ی محمد معماریان است. نویسنده در این کتاب درباره‌ی مفاهیم فرسودگی و شفافیت صحبت کرده است و آن را از منظر جامعه‌شناختی و سیاسی بررسی کرده است.

درباره‌ی کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت

کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت ترجمه‌ای است از دو کتاب جامعه فرسودگی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده و کتاب جامعه شفافیت در سال ۲۰۱۲ و به زبان آلمانی نوشته شده است. بیونگ چول هان در کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت از دو مفهوم فرسودگی و شفافیت حرف می‌زند. فرسودگی که یکی از نشانه‌های بارز زندگی در دوران معاصر و عصر حاضر ما است و شفافیت که لازمه‌ی کار در تمام مقاطع مانند معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. البته که دستیابی به ارتباطات به شدت این شفافیت را برای ما فراهم کرد. 

بیونگ چول هان در کتاب جامعه فرسودگی؛ جامعه شفافیت هم درباره‌ی فرسودگی افراد حاضر در یک ساختار اجتماعی صحبت می‌کند و هم تاملی بر این شفافیت که سخنش رفت دارد.  

کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

علاقه‌مندان به مطالعات جامعه‌شناسی و سیاسی از خواندن کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت لذت می‌برند.

بخشی از کتاب جامعه‌ی فرسودگی؛ جامعه‌ی شفافیت

هر عصر ابتلائات خاص خود را دارد. به همین منوال، یک عصر باکتری وجود داشت که بالاخره با کشف آنتی‌بیوتیک‌ها پایان یافت. با وجود ترس گسترده از همه‌گیرشدن آنفولانزا، ما در عصر ویروس هم زندگی نمی‌کنیم. به لطف فناوری ایمنی‌شناسی، چنان عصری را پشت سر گذاشته‌ایم. از منظر آسیب‌شناختی، نه باکتری‌ها یا ویروس‌ها، بلکه نورون‌ها شاخص تعیین‌کنندهٔ قرن بیست‌ویکم هستند که تازه در ابتدای راهش هستیم. ناخوشی‌های نورون‌شناختی از قبیل افسردگی، اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی، اختلال شخصیت مرزی و سندرم فرسودگی علامت‌های شاخص آسیب‌های سلامت در آغاز قرن بیست‌ویکم‌اند. آن‌ها عفونت نیستند، بلکه سکته‌اند، نتیجهٔ آن نفی، که چیزهای بیگانه برای سیستم ایمنی بدن به بار می‌آورند، نیستند، بلکه نتیجهٔ زیادت ایجاب‌اند. به همین خاطر، از چنگ همهٔ آن فنون و فناوری‌هایی که دنبال مبارزه با چیزهای بیگانه‌اند می‌گریزند.

قرن گذشته دوره‌ای ایمنی‌شناختی بود. آن عصر می‌خواست تمایز واضحی میان درون و بیرون، دوست و دشمن، خویشتن و دیگری بیابد. جنگ سرد هم تابع الگوی ایمنی‌شناسی بود. در حقیقت، زبان جنگ سرد، که سراسر مشرب نظامی داشت، بر پارادایم ایمنی‌شناسی قرن پیش حاکم بود. حمله و دفاعْ شاخص‌های فعلِ ایمنی‌شناختی‌اند. دیسپوزیتیفِ ایمنی‌شناختی، که از دامنهٔ محدود حیات اجتماعی می‌گذرد و به کل حیات جمعی بسط می‌یابد، یک نقطهٔ کور دارد: مبارزه یا پیش‌گیری نصیب هر چیز بیگانه‌ای می‌شود. بیگانه، بدین معنا، هدف دفاع ایمنی است. حتی اگر نیت خصمانه‌ای نداشته باشد، حتی اگر هیچ خطری پیش نیاورد، به خاطر «دیگری‌بودگی» اش حذف می‌شود.

در ایام اخیر، شاهد شیوع گفتمان‌هایی دربارهٔ جامعه بوده‌ایم که الگوهای ایمنی‌شناختی را صراحتاً برای تبیین به کار می‌گیرند. ولی رواج گفتمان ایمنی‌شناختی را نباید نشانهٔ آن دانست که جامعه اکنون، بیش از همیشه، حول صفوف ایمنی‌شناسی سازمان یافته است. وقتی یک پارادایم به جایی رسیده است که به یک اُبژهٔ اندیشه فروکاسته می‌شود، اغلب به این معناست که جان سپردنش قریب‌الوقوع است. نظریه‌پردازان نگفته‌اند که مدتی است یک تغییر پارادایم در جریان است. جنگ سرد دقیقاً همان زمانی پایان یافت که این تغییر پارادایم در حال وقوع بود.۱ جامعهٔ معاصر روزبه‌روز بیشتر شبیه منظومه‌ای می‌شود که به‌کل از طرح سامان‌دهی و دفاع ایمنی‌شناختی می‌گریزد. نشانهٔ جامعهٔ معاصر زوالِ دیگری‌بودگی و بیگانه‌بودگی است. دیگری‌بودگی نمایندهٔ یک مقولهٔ بنیادین در ایمنی‌شناسی است. هر واکنش ایمنی‌شناختی واکنش به «دیگری‌بودگی» است. ولی اکنون دیگری‌بودگی دارد جای خود را به «تفاوت» می‌دهد که مستلزم واکنش ایمنی‌شناختی نیست. تفاوتِ پسا-ایمنی‌شناختی (یا درواقع پست‌مدرن) هیچ‌کس را بدحال نمی‌کند. این تفاوت، در ادبیات ایمنی‌شناسی، نمایندهٔ «مشابه» است.۲ چنین تفاوتی فاقد نیشِ آن بیگانه‌بودگی‌ای است که واکنش شدید ایمنی‌شناختی را برمی‌انگیخت. صفت بیگانه‌بودگی از کار می‌افتد تا به فرمول مصرف فروکاسته شود. بیگانه جای خود را به غریبهٔ جذاب می‌دهد. توریست در آن سیاحت می‌کند. توریست (یعنی مصرف‌کننده) دیگر یک اُبژهٔ ایمنی‌شناختی نیست.

نظرات کاربران

عباس
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

این کتاب مخاطب عام رو دل زده می کنه ولی اگر کسی یکسری پیش نیازهای فلسفی و علوم انسانی حداقلی داشته باشه این کتاب عالیه و دکتر مجتبی شکوری در کتاب باز خیلی تعریف این کتابو کرده. نویسنده فرسودگی و افسردگی

- بیشتر
Mohammad
۱۴۰۱/۰۴/۰۹

(۴-۱۱-[۵۲]) این کتاب از دو بخش تشکیل شده: جامعه فرسودگی و جامعه شفافیت؛ در بخشِ نخست به تحولات جامعه و گذار از جامعه ی انضباطی (که انسان ها بیشتر درگیر بایدها و نبایدها بودند) به جامعه ی دستاوردسالار (که بیشتر حالت

- بیشتر
کاربر ۲۵۶۶۹۶۹
۱۳۹۹/۰۹/۳۰

کتابیه که نیازمند پیش نیازهایی از فلسفه و علوم انسانی هست، در صورتی که این اطلاعاتو داشته باشین کتابه بی نظیریه، در غیر این صورت پیشنهاد نمی کنم

الیاس
۱۴۰۰/۰۵/۳۱

ترجمه دیریابی داره، حتی برای منی که اهل کتاب خوندن هستم و رشته م علوم انسانی و در دانشگاه حقوق بوده. می تونستم منظور رو بفهمم ولی از کلیت متن می شد فهمید منظورش چی بوده نه با تک تک جملات. متن بشدت

- بیشتر
shima mahdavi
۱۴۰۰/۰۲/۱۲

نسخه کاغذیشو خوندم هر دو مقاله بسیار عالی بود توصیه میکنم حتما بخونید

کاربر ۲۳۳۴۵۸۸
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

کاش صوتی این کتاب را هم در معرض فروش میذاشتیت

• Mohamad •
۱۴۰۱/۰۶/۲۳

موضوع و ایده‌ی مرکزیِ کتاب خیلی خیلی عالی و فوق العاده بود؛ ولی نمی‌دونم ترجمه خیلی غیرِ روان و ثقیل و کُند-پیش-رونده بود یا این‌که مبتنی به پیش‌فرض‌هایی بود که من بلد نبودم ... به هر حال، متن خیلی سخت

- بیشتر
Mr_Delshadi
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

مادربزرگم همیشه میگفت: ننه چو مفت باشد و کوفت باشد.... ای بابا کجان آدمای قدرشناس و شاکر!

mahdiafrisham1
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

خدا عقل بده به شما. آخه اینا به چه درد میخوره که تخفیف میذارید روش

ریحانه
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

واقعا خیلی سواله برام چرا همیشه کتابای روان شناسی ترجمه شده و .... تخفیف داره؟ مگه کتابای خودمون چشونه؟

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲۱)
آن‌ها زنده‌تر از آن‌اند که بمیرند و مُرده‌تر از آن‌اند که زندگی کنند.
Mohammad
کاتو چه به‌حق گفت ... «آدمی هیچ‌وقت فعال‌تر از آن زمانی نیست که هیچ کاری نمی‌کند، و آنگاه که بی‌مصاحب است کمتر از همیشه تنهاست».
ali ahmadi
خدا، پس از خلق جهان، هفتمین روز را مقدس اعلام کرد. یعنی روزی که برای فلان و بیسار باشد مقدس نیست، بلکه روز نه‌کردن مقدس است، روزی که استفادهٔ بلااستفاده میسّر می‌شود. این روزْ روز خستگی است
Eiman Raziabadi
فاصله که نباشد، ادراک از طریق لامسه و لمس پیش می‌رود. لامسه یعنی تماس بدون جسمانیّت، «مجاورت پوستی چشم و تصویر»(۱۱)، تنها با یک نفَس فاصله. چون فاصله‌ای در کار نیست، فقدان غور زیبایی‌شناسانه، فقدان پرسه‌زنی، میسّر است. ادراک لمسی منتهی‌الیه فاصلهٔ زیبایی‌شناختیِ نگاه خیره است و به‌واقع انتهای نگاه خیره. فقدان فاصله نه‌تنها قُرب نیست که، اگر هم کارکردی داشته باشد، نابودکردن قُرب است. قُرب مملو از فضاست، ولی بی‌فاصلگی فضا را نابود می‌کند. درون قُرب نوع خاصی از فاصله حک شده است. لذا ابعاد قُرب گسترده‌اند. بدین معنا، هایدگر از یک «نزدیکی ناب» سخن می‌گوید «که فاصله را حفظ می‌کند» [reine die Ferne aushaltende Nähe]. (۱۲) بااین‌حال، «درد نزدیکیِ آنچه دور است»(۱۳) یک امر منفی به حساب می‌آید که باید حذف شود. شفافیت، با جابه‌جاکردنِ [ent-fernt] همه‌چیز، یک وضعیت بی‌فاصلهٔ یکنواخت می‌سازد که نه نزدیک است و نه دور.
Eiman Raziabadi
اِگوی دورهٔ مدرن متأخر عمدهٔ انرژی شهوانی‌اش را وقف خودش می‌کند. باقی‌ماندهٔ این شهوت نیز میان آشنایان روزافزون و رابطه‌های گذرا توزیع و پخش می‌شود. دریغ‌کردنِ این شهوتِ تضعیف‌شده از دیگری و استفاده‌اش برای نیروگذاری شیئی جدید هم ازقضا بسیار ساده است. نیازی به «رؤیاپردازیِ» طولانی و رنج‌آلوده نیست. در شبکه‌های اجتماعی، کارکرد اصلی «دوستان» آن است که، با بذل توجه (در مقام مصرف‌کننده) به اِگویی که مثل کالا عرضه شده است، خودشیفتگی را تشدید کنند.
Eiman Raziabadi
نشانهٔ جامعهٔ معاصر زوالِ دیگری‌بودگی و بیگانه‌بودگی است. دیگری‌بودگی نمایندهٔ یک مقولهٔ بنیادین در ایمنی‌شناسی است. هر واکنش ایمنی‌شناختی واکنش به «دیگری‌بودگی» است. ولی اکنون دیگری‌بودگی دارد جای خود را به «تفاوت» می‌دهد که مستلزم واکنش ایمنی‌شناختی نیست. تفاوتِ پسا-ایمنی‌شناختی (یا درواقع پست‌مدرن) هیچ‌کس را بدحال نمی‌کند. این تفاوت، در ادبیات ایمنی‌شناسی، نمایندهٔ «مشابه» است.۲ چنین تفاوتی فاقد نیشِ آن بیگانه‌بودگی‌ای است که واکنش شدید ایمنی‌شناختی را برمی‌انگیخت. صفت بیگانه‌بودگی از کار می‌افتد تا به فرمول مصرف فروکاسته شود. بیگانه جای خود را به غریبهٔ جذاب می‌دهد. توریست در آن سیاحت می‌کند. توریست (یعنی مصرف‌کننده) دیگر یک اُبژهٔ ایمنی‌شناختی نیست.
mehran
تجربه [Erfahrung] مستلزم مواجهه با دیگری است. تجربه دگرگون می‌کند. در مقابل، تجربه‌گری [Erlebnis] اِگو را تا عمق دیگری، تا عمق دنیا، گسترش می‌دهد. تجربه‌گری مقایسه می‌کند. خویشتن‌دوستی کماکان مبتنی بر نفی‌اندیشی است، چون از ارزش دیگری می‌کاهد تا ارزش خود زیاد شود. خود خودش را به مصاف دیگری می‌فرستد. در نتیجه، دیگری برای حفظ فاصله وارد عمل می‌شود. خویشتن‌دوستی یعنی موضع‌گیری صریح در مقابل دیگری. ولی خودشیفتگی این مرز میان خود و دیگری را مبهم می‌کند. فرد که مبتلا به اختلال خودشیفتگی شود، در خودش غرق می‌شود. ارجاع به دیگری که از میان برود، هیچ خودانگارهٔ باثباتی نمی‌تواند شکل بگیرد
Eiman Raziabadi
خدا (آن «موجود اخلاقی قادر مطلق») فقط نمود تنبیه و نکوهش نیست، بلکه نمود کامروایی هم هست (که به‌ندرت توجه کافی به این حقیقت بسیار مهم می‌شود). سوژهٔ اخلاقی، در مقام یک سوژهٔ وظیفه‌مَدار، همهٔ تمایلات لذت‌بخش را سرکوب می‌کند تا به فضیلت برسد؛ خدا، که تجسّم اخلاقیات است، در پاداش همهٔ این زحمات رنج‌آلود، شادی [Glückseligkeit] اعطا می‌کند. شادی «دقیقاً متناظر با اخلاق‌مَداری [Sittlichkeit] توزیع شده است» (۷). سوژهٔ اخلاقی، که رنج اخلاق‌مَداری را می‌پذیرد، می‌تواند از کامروایی خود کاملاً مطمئن باشد. خطرِ آنکه بحران کامروایی رُخ بدهد ابداً وجود ندارد، چون خدا فریب‌کار نیست؛ او قابل اعتماد است.
Mohammad Ali Zareian
فعل معینی که شاخص جامعهٔ دستاوردسالار است نه بایدِ هنجاری فرویدی، بلکه می‌توانی است. این دگرگونی اجتماعی مستلزم ساختاردهیِ دوبارهٔ روان‌درونی است. روانِ سوژهٔ دستاوردخواه دورهٔ مدرن متأخر کاملاً متفاوت از سوژهٔ منقادی است که فروید طرح روان‌کاوی را برایش ریخت. تشکیلات روانی فروید تحت سلطهٔ نفی [Verneinung]، سرکوب و ترس از تخطی است. اِگو «مسند اضطراب» [Angststätte] است. (۳) در مقابل، سوژهٔ دستاوردخواه دورهٔ مدرن متأخر دچار فقر نفی و سلب است. این سوژه بر مَدار اثبات می‌چرخد. اگر ضمیر ناخودآگاه ضرورتاً به وجه سلبیِ نفی و سرکوب [Verdrängung] مربوط باشد، آنگاه سوژهٔ دستاوردخواه دورهٔ مدرن متأخر فاقد این ضمیر است. این سوژه یک اِگوی پسافرویدی می‌شود.
Mohammad Ali Zareian
روانِ سوژهٔ دستاوردخواه امروزی با روانِ سوژهٔ منقاد فرق دارد. اِگو، طبق تعریف فروید، یک سوژهٔ منقاد مشهور است. تشکیلات روانی در دیدگاه فروید یک تشکیلات سرکوبگر با فرمان‌ها و ممنوعیت‌هایی است که سرکوب و منکوب می‌کنند. این تشکیلات روانی (مثل خودِ جامعهٔ انضباطی) دیوار و آستانه و مرز و نگهبان تأسیس می‌کنند. به همین خاطر، روان‌کاوی فرویدی فقط به درد جامعه‌های سرکوبگری می‌خورد که سامانشان بر اساس وجه سلبیِ ممنوعیت‌ها و فرمان‌هاست. اما جامعهٔ امروز یک جامعهٔ دستاوردسالار است که روزبه‌روز بیشتر وجه سلبی ممنوعیت‌ها و فرمان‌ها را کنار می‌گذارد و خود را همچون جامعهٔ آزادی‌مَدار عرضه می‌کند.
Mohammad Ali Zareian

حجم

۲۵۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۲۵۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۴۷,۰۰۰
تومان